تومک، فارغالتحصیل بانکداری، به دنبال موفقیت و جلب نظر یار سابق به کلانشهر میرود. اما مشکلات مالی او را به دردسر میاندازد و زندگیاش به آشفتگی کشیده میشود. تومک باید برای رهایی از جنون تلاش کند.
داستان فیلم مبارزه کارگران کشتیسازی و اتحادیههای مربوطه و اعتصاب آنان را روایت میکند. زمانی که در سال ۱۹۸۰ کارگران کشتیسازی در گدانسک دست به اعتصاب زدهاند، حزب کمونیست فردی به نام نیکل را که یک خبرنگار است را به گدانسک میفرستد تا بکوشد با جستجو در زندگی سران اعتصاب نقاط ضعفی پیدا کند که بتوان علیه آنها به کار گرفت. نیکل با فرورفتن در قالب فردی همدل با کارگران مصاحبه میکند.
سردبیر متواضع، همسر و فرزندانش را برای آخر هفته فرستاده است و سعی می کند در خانه اش در حومه ورشو استراحت کند. غروب آرام او با پیشبینی تصادفی قتل یک زن کولی، آشفته میشود..
“کارول بورویچکی”،یک نجیب زاده لهستانی در یک کارخانه نساجی مهندس است.او قصد دارد به همراه دوستانش که یکی یهودی و یک آلمانی هستند کارخانه ای برای خود راه اندازی کند.فیلم جستجوی آنها به دنبال ثروت را به تصویر می کشد…