داستانی درباره زنان که در زمان حال و در دهه 1950 ورشو اتفاق می افتد. شخصیت اصلی سابینا، زنی ساکت و خجالتی است که به تازگی سی ساله شده است. واضح است که او در زندگی خود فاقد یک مرد است. مادرش همه چیز را میداند و به هر قیمتی تلاش میکند دخترش را کاندیدای خوب برای ازدواج پیدا کند...
در اواخر دهه 1950 در شهر کوچک لهستان، زنی سالخورده که با یک پزشک معتاد به کار ازدواج کرده بود، با مرد جوانی آشنا می شود که به او احساس جوانی دوباره می دهد...
در دوران جنگ جهانی اول، یک عمارت قدیمی در اروپا به هتلی مجلل تبدیل میشود. صاحبان هتل تلاش میکنند تا حضور مداوم سربازان زخمی را از مهمانان پنهان کنند. اما به تدریج، مرگهای مرموزی در این هتل رخ میدهد.
گروه کوچکی از کاوشگران کیهانی از جمله یک زن، زمین را به قصد پیدا کردن آزادی و آغاز تمدنی جدید ترک می کنند.اما آنها نمی دانند همراه خود پایان رویاهایشان را به همراه دارند.در نهایت آنها یکی پس از دیگری می میرند در حالیکه کودکانشان به فرهنگ بدوی بازگشته و افسانه و خدایی جدید به وجود می آوردند...
داستان در یک سیاهچال زیرزمینی پس از یک فاجعه هستهای اتفاق میافتد. انسانهایی ژندهپوش و درهمپیچیده در آن زندگی میکنند و داستان حول محور تلاشهای یک قهرمان برای بقا میچرخد. در حالی که محل زندگیشان در حال فروپاشی است، مردم منتظر رسیدن کشتی نجات (Ark) هستند....
یک بازیگر تئاتر آلمانی در دوران پیش از جنگ جهانی دوم که نازیها قدرت آلمان را بدست می گیرند،شهرت و موفقیتی غیر منتظره را بدست می آورد.در حالیکه همکاران و دوستان او از ترس نازیها فرار کرده یا مخفی می شوند،شخصیت او جایگزین خودش می شود و...
داستان فیلم مبارزه کارگران کشتیسازی و اتحادیههای مربوطه و اعتصاب آنان را روایت میکند. زمانی که در سال ۱۹۸۰ کارگران کشتیسازی در گدانسک دست به اعتصاب زدهاند، حزب کمونیست فردی به نام نیکل را که یک خبرنگار است را به گدانسک میفرستد تا بکوشد با جستجو در زندگی سران اعتصاب نقاط ضعفی پیدا کند که بتوان علیه آنها به کار گرفت. نیکل با فرورفتن در قالب فردی همدل با کارگران مصاحبه میکند.
یک فیلمساز جوان لهستانی تصمیم می گیرد تا بفهمد چه اتفاقی برای ماتئوش بیرکوت افتاده است ، آجرکاری که در دهه 1950 به یک قهرمان تبلیغاتی تبدیل شد اما بعداً مورد علاقه قرار گرفت و ناپدید شد.
بلافاصله پس از اینکه روزنامهنگار برجسته لهستانی یرژی میکالوفسکی (زبیگنیو زاپاسیویچ) آخرین حضور خود را در تلویزیون ملی برای بحث در مورد کار خود داشت، زندگی او ناگهان از کنترل خارج میشود...