Michalina Olszanska

این داستان یرژی کولی، قهرمان افسانه ای بوکس، افسر پلیس و دارنده دو مدال طلای المپیک است که هرگز ناک اوت نشد.

تومک، فارغ‌التحصیل بانکداری، به دنبال موفقیت و جلب نظر یار سابق به کلان‌شهر می‌رود. اما مشکلات مالی او را به دردسر می‌اندازد و زندگی‌اش به آشفتگی کشیده می‌شود. تومک باید برای رهایی از جنون تلاش کند.

یک پیمانکار نظامی که برای تصاحب سلاحی که مردم را به قاتلان وحشی تبدیل می کند اجیر شده است وقتی برادرش قربانی این وسیله می شود به دنبال انتقام است...

در گرگ و میش امپراتوری روسیه، هنرمند اول باله ماتیلدا، معشوقه سومین پادشاه روسیه می شود و...

در "وارساوا" دو خواهر مسحور کننده، در یک کافه مشغول به کار می شوند. یکی از آنها به دنبال عشق با انسان ها است و دیگری گرسنه برای خوردن آنها است...

یک قاتل محکوم به آزادی مشروط می رود و از همان دادستانی که قبلاً او را به زندان فرستاده بود، پیشنهاد سودآوری دریافت می کند...

  داستان فیلم در باره دو تروریست هست که ایده ای برای تغییر دنیا دارند و...

 بهترین جاسوس لهستان در دوران جنگ سرد، سرهنگ “ریشارد کوکلیونسکی” به آمریکایی ها درباره ی آینده ی حکومت نظامی کشورش اطلاعات می دهد.

این فیلم داستان یک روزنامه‌نگار ولزی را به تصویر می‌کشد که در اوایل دهه‌ی سی میلادی اخبار اولیه از قحطی در اتحاد جماهیر شوروی را در رسانه‌های غربی منتشر می‌کند و

این فیلم داستان زندگی واقعی سارا گورالنیک ، دختر یهودی 13 ساله لهستانی را می گوید که تمام خانواده اش توسط ارتش نازی در سپتامبر 1942 کشته شدند.

فیلم "سوبیبور" بر اساس تاریخ قیام اردوگاه سوبیبور در خلال جنگ جهانی دوم از دید افسر شوروی الکساندر پیچسکی روایت میکند. هنگامی که او در سوبیبور بود، توانست کار غیرممکنی را انجام دهد - زندانی ها را برای شورش و فرار از آنجا سازماندهی کرد هرچند بسیاری از فراری ها بعدا گرفتار شدند و درگذشتند - بقیه به رهبری پیچسکی موفق به خلق یک حادثه تاریخی شدند.

این فیلم در مورد یک کامیون، یک جاده و سرنوشت غیر قابل پیشبینی در یک شبکه قاچاق انسان است...

داستان سریال درباره 10 سال بعد از حمله تروریستی سال 1983 است. جایی که یک دانشجو وکالت و یک افسر پلیس پی به توطئه ای در لهستان میبرند و…