خوان کابوس های قربانی های اتروسک را می بیند. او زبان اتروسکی را به خوبی می داند و همسرش آرتور یک باستان شناس است که در حال مطالعه مقبره های اتروسکی است. در یک کابوس او مرگ شوهرش را پیش بینی می کند. و سپس ...
هنگامی که یک داروساز به قتل می رسد و زنی اتفاقی می بیند که مجرم صحنه را ترک می کند، به زودی متوجه می شود که توسط قاتل تحت تعقیب قرار گرفته است. دوست او سعی می کند مقتول را شناسایی کند ، اما ...
"دکتر نورمن بویل" تحقیقات همکارش "دکتر پترسون" که پس از کشتن معشوقه خود اقدام به خودکشی کرده درباره "دکتر فرشتاین" را به دست می گیرد. او به همراه همسر و فرزندش به بوستون می رود تا در کلبه ای دورافتاده میان جنگل که متعلق به "دکتر پترسون" بود زندگی کنند. پسرش با دختری که فقط خودش می تواند ببیند دوست شده و آن دختر مرموز اخطار می دهد کلبه را ترک کنند...
خانواده لوسیتا او را مجبور میکنند که برای جدا کردنش از استبان، وارد صومعه شود. در حالی که آن دو برای فرار پنهانی نقشهریزی میکنند، استبان با اتهام ارتداد روبرو شده و برای پنهان شدن به همان صومعه میرود. در آنجا، او رازهای پلید راهبه بزرگ (رئیس صومعه) را کشف میکند. آیا میتواند لوسیتا را قبل از اینکه بازپرس مذهبی همه آنها را محکوم کند، نجات دهد؟