
Ayahi Takagaki
- نام اصلی : Ayahi Takagaki
- پیشه : موسیقی متن,بازیگر زن
- تولد : October 25, 1985 در Tokyo, Japan
شناخته شده با
-
Log Horizon (2013–)
7.79 -
Special A (2008–)
7.3-
-
-
6.8-- / 100
در این فیلم، شینوسوکه در قالب یک نینجا ظاهر میشود و راز حقیقی نسب او، یعنی اینکه آیا فرزند واقعی هیروشی و میسائه است یا خیر، آشکار خواهد شد.
-
7.49.3- / 100
"اسانا" بعد از اینکه یک بازی به اسم "اوردینا اسکیل" ساخته میشود "کوریتو" را متقاعد میکند تا در بازی شرکت کند اما به طور غیره منتظره ای آن ها متوجه میشوند که این بازی برای سرگرمی ساخته نشده است و ...
-
6-- / 100
"ایچی" و "توشیکی" در تورنمنت بزرگی شرکت میکنند که توسط "Neo Vent" با هدف یافتن قویترین بازیکن کاردفایت ونگارد برگزار میشود. آنها در این مسیر با رقبای قدرتمندی روبرو میشوند و متوجه نقشههای شوم "Neo Vent" میشوند. در نبردهای حماسی و با کمک شخصیتهای جدید، "ایچی" و "توشیکی" تلاش میکنند تا جهان را از شر "Neo Vent" نجات دهند.
-
7.21- / 100
ساتان، خدای شیاطین است، اما فقط یک چیز هست که او ندارد، و اون ماده ایست که در جهان انسان ها وجود دارد که باعث بیشتر شدن قدرتش می شود!! به همین هدف، او رین را بوجود می آورد، اما این پسر، بچه یک انسان نیز هست، اما ...
-
6.3-- / 100
داستان این قسمت از این قرار است که کریتو (Kirito) و دوستانش تصمیم میگیرند تا عضو یک دنیای شبیهسازی زیرآبی شوند تا بتوانند خواسته یویی ( Yui) که دیدن یک وال هست را برایش برآورده سازند. اما متوجه میشوند که یویی (خواهر کریتو) از آب وحشت دارد، بنابراین تصمیم میگیرند در دنیای واقعی به او شنا یاد بدهند…
-
-
-
7.3-
هانازونو هیکاری کاراکتر اصلی داستانه که همیشه به تاکیشیما شکست می خوره. هیکاری، به کِی به عنوان یه رقیب و تاحدودی هم یه دوست نگاه میکنه. کِی عاشق هیکاریه و همه اینو میدونن ولی خودش متوجه این موضوع نمیشه! وقتی اونا ۶ ساله بودن پدرهاشون به همدیگه معرفیشون کردن. هیکاری به خودش مغرور بود که بهترین کشتی گیره ولی تو اولین کشتی به کِی شکست می خوره. هیکاری قسم می خوره کِی رو تو مدرسه شکست بده و به همین خاطر تو همون مدرسه ی کِی ثبت نام میکنه. حالا اون در هاکوسن حضور داره. مدرسه ی نابغه ها که مخارجش برای پدرِ نجارش خیلی زیاد تموم میشه.
-
7-
داستان پنج دانش آموز دبیرستانی که نه اونقدر بزرگ شدن که بشه بهشون گفت آدم بالغ و نه کسی با دیدنشون فکر میکنه بچه هستن. واکانا ساکای که زمانی درس موسیقی تحصیل میکرده ولی بعد از مرگ مادرش تحصیل موسیقی رو کنار گذاشته. کوناتسو میاموتو دختر مثبت نگر و بشاشی که به خوانندگی و صرف وقت در کلوب خوانندگی مدرسه علاقه داره. ساوا اُکیتا عضو سرزنده کلوب تیر و کمان که آرزو داره سوارکار اسب بشه. دایچی تاناکا عضو قدیمی تیم بدمینتون که با خواهر دانشگاهی خودش زندگی میکنه. وین که اخیرا به کلاس واکانا پس از 12 سال زندگی در اتریش منتقل شده. موسیقی واکانا، کوناتسو، ساوا و سایرین رو در آخرین تابستان کلوب موزیک گرد هم جمع میکنه.
-
8.2-
"کاروتا" یک بازی کارتیه که در اون شرکت کننده ها باید با به خاطر سپردن شعرهای نوشته شده روی کارتها، با سرعت زیاد و با عکس العمل مناسب، کارت مورد نظر رو بردارند. در نتیجه علاوه بر حافظه ی قوی، انعطاف بدنی هم نقش موثری در این بازی داره.بزرگترین رویای دختری به اسم “چیهایا” اینه که روزی خواهر بزرگترش رو به عنوان بهترین مدل ژاپن ببینه. اما یک روز پسری به اسم “آراتا” به اون میگه که، رویای هر فرد باید برای خودش باشه و هر کس برای رسیدن به رویای خودش باید تلاش کنه. “چیهایا” که از انعطاف بدنی خوبی برخورداره، متوجه میشه که به بازی “کاروتا” علاقه پیدا کرده و به همراه “آراتا” و دوست قدیمیش “تایچی” سعی میکنه توی این بازی پیشرفت کنه.
-
6.9-
پسری به نام اوکیورا سانامه که به شنا خیلی علاقه داشت در سن نوجوانی وقتی در حال شنا بود با یک پری دریایی خیلی ترسناک مواجه میشه و این موجب میشه که بر خلاف میل باطنی دیگه دنبال شنا نره ولی با این حال اون حالا داخل هنرستانه و سرگروه تیم شنای مدرسه است توی یک روز یک دختر با موی سبز از وسط دریا با خانه ای شناور وارد جزیرشون میشن این دختر که عاشق شنا کردنه به تیم شنای مدرسه میاد و ….
-
7.4-
آسیا، قلمروی انسانها و گهینا، قلمروی شیطانها. از ازل دیواری میان این دو قلمرو وجود داشته تا هیچیک از این دو قلمرو در حوزهی دیگری رسوخ نکنند اما شیاطین که به عناصر مادی دست یازیدند، حال به دنبال دستاندازی به خود جهان مادهاند. اما در میان انسانها، هستند کسانی که توانایی قلعوقمع کردن این شیاطین را دارند! جنگیرها! اوکومیرا رین پسر پادشاه شیاطین بود، هویت خودش را از همه مخفی کرد و تصمیم گرفت در وادی جنگیر شدن قدم بگذاره. آموزشش را در آکادمی صلیب مقدس شروع کرد اما بعد از اتفاقی که آمایمون هم در آن دست داشت هویتش معلوم شد و همکلاسیهای رین که حالا هم از هویت واقعیش و هم از شعلههای آبی فروزانش که گویای ارتباطش با گیهناست میترسیدند، ازش دوری میکردند. در همین اثنی چشم چپ پادشاه ناپاک ربوده شد و تمامی آکادمی صلیب مقدس در حالت آمادهباش بود! حالا با این وضعیت اینبار چه اتفاقاتی منتظر رین و همکلاسیهاش هست؟
-