یک بی خانمان و یک رقصنده عجیب و غریب عاشق یکدیگر می شوند و تصمیم می گیرند به سمت غرب بروند و مقصدی در ذهن ندارند. آنها در سفر خود به طور تصادفی با یک رهبر فرقه خطرناکی روبرو می شوند و خود را در نبردی برای زندگی و عشق می بینند...
سامانتا که در قسمت قبلی پس رابطه برقرار کردن با رایلی مبتلا به بیماری وحشتناکی شد، اکنون بیش از حد از ویروس رنج می برد. رایلی باید سریعاً درمانی برای ویروس پیدا کند وگرنه عواقبش نه تنها سامانتا، بلکه کل جهان را در معرض خطر قرار می دهد...
یک گروه از شکارچیان روح باید در یک برنامه تلویزیونی با موضوعات ماورا طبیعی شرکت کنند و توانایی خود را ثابت کنند. آنها می بایست به زندانی خالی از سکنه با گذشته ای وحشتناک بروند و بازیشان را آنجا اجرا کنند، اما مثل اینکه این زندان برای آنها رعب آور تر از آن است که فکرش را می کردند...
یک دختر جوان یک شب بصورت تصادفی با یک مرد غریبه همبستر می شود ، او فکر می کند که بیماری از طریق ج-ن-س-ی به او منتقل شده است درصورتیکه آن چیز خیلی بدتر از این چیزهاست ...
ی«دلف» یک روز صبح بیدار می شود و در میابد که محبوب ترین چیز در زندگی اش، یعنی سگش «پاول» گم شده است. در تلاش برای پیدا کردن پاول، او زندگی افراد زیادی را تحت تاثیر قرار می دهد……….
این سریال بیشتر بر مشکلات خانواده ها در عصر جدید می پردازد ، زندگی با نژادهای مختلف ، سن های مختلف، اعتقادات مختلف و جنس های مختلف. در خانواده مدرن تضاد ها بیشتر از هر روز نمایان می شود و فاصله بین نسل ها بیشتر و بیشتر. همین تضاد هاست که ما را به خنده وا می دارد. در خانواده مدرن هر کس سعی می کند تا خود را با شرایط خانواده تطبیق دهد ولی هر چه بیشتر تلاش می کند شرایط کمیک تری خلق می شود…