یک فرد مشتاق به اینفلوئنسر شدن، در طول تعطیلاتش در فرانسه که هزینههای آن را با انجام کارهای عجیب و غریب تأمین کرده، به طور مخفیانه در قلعهای قدیمی که گفته میشود روح دارد شروع به فیلمبرداری میکند. او برای تمیز کردن این قلعه استخدام شده است.
"گلوریا"دختری بی بند و بار است که وقتی دوست پسرش از کارهایش خسته شده و او را از آپارتمانش بیرون میکند، مجبور میشود نیویورک را ترک کرده و به زادگاهش بازگردد. زمانی که خبر میرسد یک موجود غول پیکر در حال نابود کردن شهر سئول کره جنوبی است، گلوریا متوجه میشود که به نوعی به این موجود متصل است...
کمپانی لکس به طور تصادفی موجودی خطرناک را آزاد میکند و این وظیفه سوپرمن است تا به عنوان قهرمانی مردمی در مقابل او ایستادگی نماید و شهر را از این بحران نجات دهد...
تونی به جای بازنشستگی از ناسا، مأموریت فضایی دیگری را قبول میکند. جینی عصبانی از این تصمیم، تصمیم به ترک خانه و بردن پسر 15 سالهشان، تیجی با خود میگیرد.
شرکت هواپیمایی یک جت "کنکورد" بدست آورده است. این جت برای اینکه حسن نیت خود را برای بازی های المپیک 1980 نشان بدهد از واشنتگن تا پاریس و از آنجا تا مسکو میرود اما ...