سارا به عنوان دستیار در ستاد ارتش در پراگ کار میکند. او زنی جذاب است که مردان جوان دور و برش را گرفتهاند، اما شریک زندگی ندارد. وقتی او با مارتینِ دلربا و جذاب آشنا میشود، بالاخره عشق زندگیاش را تجربه میکند.
جوانا صاحب کسبوکار خانوادگی فرآوری سنگ شده است. او با وجود ارتباط نزدیک با مادر و دخترش، آلیدا، نمیتواند با آنها رابطهای کاملاً صمیمانه و شفاف داشته باشد.
یک کارگردان سینما با رابطهاش با خانوادهاش و آخرین فیلمش درباره تأثیرات حزب کمونیست ایتالیا در حمله اتحاد جماهیر شوروی به مجارستان در سال 1956 مبارزه میکند...
آگنیزه، یک نوجوان مذهبی، عاشق استفانو، مرد جوانی با گذشته جنایی می شود. وقتی آگنیزه احساس می کند که بعد از عشق ورزی مرتکب گناه شده است، اوضاع تغییر می کند...
بیست سال پیش، زمانی که آنها دانشآموز کلاس دوازدهم بودند، جورجیو، لورنزو، پیرو، لوئیزا، ویرجیلیو و فرانچسکا یک گروه با روحیه بالا بودند. سپس فارغ التحصیل شدند، خود را در جامعه ادغام کردند و مسیر یکدیگر را گم کردند. یک روز نامه ای از وزارت آموزش و پرورش دریافت می کنند: به دلیل یک اشتباه رسمی، باید دوباره امتحان بدهند...
این فیلم 4 بخش پخش میشود که چهار زندگی مختلف را با تمام مشکلاتشان مورد تحلیل قرار میدهد در اپیزود اول فردی به نام نیکلا در تصادفی فلج میشود که در نتیجه مجبور به رفتن پیش فیزیوتراپی به نام لوسیا میشود و عاشق وی شده و … . در داستان دوم فرانکو و مانوئلا زوج جوانی هستند که بدلیل اینکه بچه دار نمیشوند به پزشکی در بارسلونا مراجعه کرده و داستانهای مختلفی را بوجود می آورند و … . در داستان سوم فیلیپو و فاسکو دو همجنس ب-ا-ز هستند که تصمیم به ازدواج میگیرند ولی … . در داستان چهارم فردی به نام ارنستو که یک گارسون در رستوران بزرگ محسوب میشود عاشق کمک سر آشپز انجا میشود ولی …