کارلایل، مردی که خلبان هری بلک را برای پرواز به استانبول استخدام کرده، در آنجا به قتل میرسد. اکنون، دایان رید مرموز و یک گانگستر محلی به نام راشی، به دنبال هری هستند و معتقدند که او پلاکهای بیقیمتی را که کارلایل برای جعل پول استفاده میکرده، در اختیار دارد.
"تارزان" توسط یکی از دوستان قدیمی اش به برزیل فراخوانده می شود تا قبیله ای شیطانی را که قصد دارد روستاهای بومی را نابود ساخته و بازماندگان را به بردگی بگیرد متوقف سازد...
«داج سیتی»، به عنوان آخرین شهر پیش از ورود به قلمرو غرب وحشی، به طور طبیعی به مرکز تجمع تبهکاران تبدیل شده است. به همین دلیل، دولت فدرال یکی از توانمندترین مأموران مجری قانون خود، یعنی کلانتر «مت دیلون»، را به این شهر اعزام میکند. کلانتر دیلون در اجرای قانون بسیار قاطع و سرسخت است، اما هرگز این اصل را فراموش نمیکند که قانون برای خدمت به مردم وضع شده است، نه آنکه مردم در خدمت قانون باشند. در انجام این مأموریت دشوار، «تَدِ» تازهکار و «فِستوس هَگِنِ» سالخورده و باتجربه، به عنوان معاونان کلانتر، او را یاری میدهند.