در سال 1897 نیویورک "رز" و دوست سابقش "مُلی" درگیر فروش فولاد می شوند. هنگامی که آنها مشغول این کار هستند ترغیب به انجام پروژه خطرناکتر در فروش می شوند اما...
مری استوارت زنی زیباست که عشق در چشمانش و زنگ های عروسی در ذهنش نقش بسته است. آیا او در یافتن مرد مناسب در حالی که چشمانش را به تله می اندازد موفق خواهد بود؟..
یک هواپیمای ترابری در مناطق پوشیده از یخ مجبور به فرود اضطراری می شود.خلبان هواپیما "کاپیتان دولی" باید مردان خود را در شرایط سختی زنده نگه داشته تا کمک از راه برسد...
دانشمندان ساکن در یک مرکز تحقیقاتی قطب شمال سفینه ای فضایی را که زیر یخها مدفون شده کشف می کنند. پس از بررسی سفینه آنها خلبان را در حالت منجمد پیدا می کنند. اما وقتی آنها خلبان را با خود به مرکز می برند همه چیز به طرز وحشتناکی به هم می ریزد و...
یک نمایش نامه نویس درون گرا مظنون به قتل است، تا اینکه زنی که در همسایگی او زندگی می کند، برای بی گناهی او شهادت می دهد. اما مدتی بعد این زن هم به او مشکوک می شود...
در حالیکه مهاجران مورمون به سمت سرزمین موعود در کنار رود “سن خوان” در یوتا حرکت می کنند،آنها “تراویس بلو” و “سندی” دو تاجر اسب را به برای هدایت واگن استخدام می کنند.آنها باید به منطقه ای ناشناخته وارد شده و با مشکلات زیادی روبرو شوند و…
کاترین "کتی" هولستروم (لورتا یانگ) جوان سوئدی-آمریکایی، مزرعه خانوادگی خود را در مینه سوتا ترک می کند و به سمت دانشکده پرستاری می رود. پس از تمام شدن پول شهریه اش، او مجبور می شود به عنوان خدمتکار در خانه نماینده کنگره، گلن مورلی (جوزف کاتن) مشغول به کار شود...
«داج سیتی»، به عنوان آخرین شهر پیش از ورود به قلمرو غرب وحشی، به طور طبیعی به مرکز تجمع تبهکاران تبدیل شده است. به همین دلیل، دولت فدرال یکی از توانمندترین مأموران مجری قانون خود، یعنی کلانتر «مت دیلون»، را به این شهر اعزام میکند. کلانتر دیلون در اجرای قانون بسیار قاطع و سرسخت است، اما هرگز این اصل را فراموش نمیکند که قانون برای خدمت به مردم وضع شده است، نه آنکه مردم در خدمت قانون باشند. در انجام این مأموریت دشوار، «تَدِ» تازهکار و «فِستوس هَگِنِ» سالخورده و باتجربه، به عنوان معاونان کلانتر، او را یاری میدهند.