افسر پلیس "جیم ویلسون" پس از رفتار خشونت آمیز با مظنونین به شمال فرستاده میشود تا پرونده قتل دختر جوانی را حل کند. او به "مری" خواهر مضنون اصلی پرونده علاقه مند میشود و ...
فروشنده ای با اشتیاق برای اصلاحات، ایده ای برای فروش به دوستان خود دارد: رویاهای خود را دور بریزید. مستها که در خانه ای در بالای سالن زندگی می کنند، از این ایده ناراضی هستند...
در اوایل دهه 1970، یک زن جوان که از مناطق روستایی تنسی عبور میکرد، ناخواسته درگیر یک اختلاف قدیمی بین دو طایفه همسایه محلی به نامهای فدرز و گاتشال شد.
گروهی از خلافکاران به رهبری «پایک بیشاپ» در مرزهای مکزیک مورد تعقیب دولت ایالات متحده قرار دارند. «دیک تورنتون» که خود یکی از این خلافکارهاست توسط دولت اجیر شده تا در صورت دستگیری گروه پایک به صورت زنده یا مرده از زندان آزاد شود. پایک برنامه سرقت بزرگ سلاح برای ژنرال موباچی مکزیکی را میریزد که تحت فشار دشمنانش است و همه وارد یک راه بدون بازگشت میشوند...
یکی از خونین ترین نبردهای جنگ جهانی دوم ، نبردی است که متفقین وارد خطوط دشمن در ساحل "آنزیو" می شوند. چهار ماه و سی هزار کشته و زخمی قبل از رسیدن آنها به رم به جای می ماند...
مارشال "وایت ارپ" دو تن از اعضای یک گروه تبهکار را به قتل میرساند. در عوض آنها نیز برادر او را به قتل میرسانند. پس از این اتفاق او به همراه دوست خود تصمیم میگیرد ...
جنگ جهاني دوم، سال ۱۹۴۴. «سرگرد رايسمن» (ماروين)، افسر امريکايي مستقر در انگلستان، مأموريت مي گيرد که با استفاده از دوازده سرباز محکوم (به دليل قتل، تجاوز يا دزدي)، قصري در فرانسه ي اشغال شده (محل گرد آمدن تعدادي از امراي ارتش آلمان) را منفجر کند.
پس از انقلاب مکزيک در سال 1917. »گرانت« (بلامي)، مزرعه دار ميليونر امريکايي، چهار حرفه اي به نام هاي »فاردن« (ماروين)، »دالوورت« (لنکستر)، »ارنگارت« (رايان) و »جيک« (استرود) را اجير مي کند تا همسر مکزيکي اش، »ماريا« (کارديناله) را که »راسا« (پالانس)، سر دسته ي راهزنان او را ربوده، نجات دهند.
در زمستان سال 1944 نیروهای متفقین خود را اماده یورش به آلمانها در آستانه سال جدید می کنند.برای جلوگیری از این اتفاق “هیتلر” دستور حمله ای همه جانبه برای پس گیری فرانسه و بدست آوردن بندر بزرگ شهر را صادر می کند.فیلم این تقابل را از دید افسران اطلاعاتی آمریکا و فرماندهان آلمانی روایت می کند…
"بیلی" ملوانی ساده لوح و بیگناه است که در سال 1797 در نیروی دریایی بریتانیا خدمت می کند.وقتی ناخدای دیوانه کشتی به قتل می رسد،او متهم شده و محاکمه می شود...
"دیو بورک" قصد دارد دو همکار برای سرقت از بانک استخدام کند، "ارل اسلتر" متهمی سفید پوست و "جانی اینگرام" کلاه برادری سیاه پوست. هر دوی آنها نسبت به این کار بی میل هستند، اما...