"بن فینگان" یک جوینده گنج های دریایی است. مردی جوان و خوش قیافه که در آستانه جدایی از همسرش "تس" قرار دارد. بن سرانجام موفق می وشد تا ردی از یک کشتی غرق شده قرن هجدهمی حاوی ۴۰ صندوق طلا و جواهر بیابد. اما همزمان با این اتفاق کشتی و تمامی وسایل خود را از دست می دهد. تس بعد از طلاق شروع به کار نزد میلیاردی به نام هانیکات می کند تا زندگی تازه ای برای خود دست و پا کند. بن نیز در صدد یافتن راهی برای تامین کشتی و ملزومات برای خارج کردن گنج از زیر دریاست. اما ...
یک وکیل سابق که اکنون ماهیگیر شده است، شاهد غرق شدن قایق ماهیگیری خود توسط صاعقه میشود. شرکت بیمه او ادعا میکند که این"اقدام خدا" بوده است. آیا باید از شرکت بیمه یا خدا/کلیساها شکایت کند؟..
در سال ۱۸۹۹ در پاریس شاعر فقیر و جوان اسکاتلندی به اسم «کریستین» (اوان مک گرگور) زندگی می کند. او پس از مدتی به یک کلوب پنهانی به اسم «مولن روژ» در محله بدنام «مونت مارتی» که فعالیتهای زیر زمینی در زمینه هایی چون مواد مخدر دارند می پیوندد. او ناگهان خودش را گرفتار یک رابطه عاشقانه حزن انگیز و آتشین با گرانترین ستاره گروه (نیکول کیدمن) که مشهورترین فاحشه شهر نیز می باشد می بیند …
در آینده ای نزدیک، دو نوجوان عاشق در فضایی به دام می افتند که اردوگاهی برای افراد رانده شده از اجتماع است. افراد به دام افتاده در آنجا اصلاً به فکر فرار نیستند زیرا بهترین امکانات برای زندگی برایشان فراهم است، اما این دو قصد دارند اولین افرادی باشند که از آنجا فرار میکنند...
"سبیلیا" دختر لجبازی که در استرالیای قرن بیستم بزرگ شده است،فرصت این را بدست می آورد که با "هری" جوانی ثروتمند ازدواج کند اما برای حفظ استقلالش آن را رد کرده و ترجیح می دهد به عنوان پیشخدمت برای خانواده ای که پدرش به آنها بدهکار است کار کند و.....