پس از کشف حیرتآور مردی بیهوش در یک انبار قفلشده، کارمند تنهای یک مرکز نگهداری دورافتاده برای بقا در برابر دارودستهای سنگدل که قصد دارند محموله ارزشمندشان را به هر قیمتی بازیابند، باید تمام شب تلاش کند و بجنگد.
"اِوا" وقتی که به صورت تصادفی به جای 5 هزار دلار حقـه بیمه ، 5 میلیون دلار دریافت میکند ، زندگی اش تغییر میکند و تصمیم میگرد به همراه بهترین دوستش به گشت و گذار و ماجراجویی بپردازند ..
میلو بوید یک جایزه بگیر هست که این بار قرار هست بابت دستگیر کردن کردن همسر سابق خودش یعنی نیکول هارلی که یک خبرنگار است ۵۰۰۰ دلار دریافت کند و جدا از مبلغ خوبی که بابت اینکار نصیبش می شود یک انتقام دلچسب نیز از همسر سابقش می گیرد . اما هنگامی که وی نیکول را می بیند پای افراد دیگری به وسط کشیده می شود و حالا اینبار هر دو باید از از چنگال این افراد فرار کنند و …
"بن فینگان" یک جوینده گنج های دریایی است. مردی جوان و خوش قیافه که در آستانه جدایی از همسرش "تس" قرار دارد. بن سرانجام موفق می وشد تا ردی از یک کشتی غرق شده قرن هجدهمی حاوی ۴۰ صندوق طلا و جواهر بیابد. اما همزمان با این اتفاق کشتی و تمامی وسایل خود را از دست می دهد. تس بعد از طلاق شروع به کار نزد میلیاردی به نام هانیکات می کند تا زندگی تازه ای برای خود دست و پا کند. بن نیز در صدد یافتن راهی برای تامین کشتی و ملزومات برای خارج کردن گنج از زیر دریاست. اما ...
الکس «هیچ»، نوعی دلال ازدواج است و به مردها در مورد برقراری رابطه با زن های رؤیایی شان، مشورت می دهد. تا این که خودش علاقه مند دختر روزنامه نگاری به نام «سارا ملاس» می شود و به این ترتیب روش هایش محک خواهد خورد...
«ملانی کارمایکل» (ویدرسپون)، طراح مد موفق با پسر شهردار نیویورک نامزد کرده است. اما او کارهای ناتمامی دارد که باید آن ها را به سرانجام شان برساند. «ملانی» در منطقه ای فقیر در جنوب امریکا بزرگ شده و در نوجوانی با «جیک پری» (لوکاس)، هم کلاسی اش ازدواج کرده و بعد یک باره او را رها کرده و به شرق آمده و زندگی تازه ای را آغاز کرده است. او حالا باید به زادگاهش پیجین کریک در آلاباما برگردد…
«دنیل» بعد از مرگ ناگهانی پدرش، توسط مادر ناتنی اش به یک خدمتکار تبدیل می شود. او دو خواهرخوانده نیز دارد، یکی مهربان و دیگری برعکس. اما دنیل دختری با اراده و شاداب است، و روزی می رسد که مسیر زندگی او با شاهزاده «هنری» گره می خورد...
"الکس ویتمن̎"(ماتیو پری)، مهندس ساختمانی اهل نیویورک، به لاسوگاس فرستاده میشود تا بر ساخت کلابی که شرکتش سفارش بنای آن را به عهده دارد، نظارت کند. شبی در آنجا ̎با یک عکاس امریکائی ـ مکزیکی شاد و سرزنده آشنا میشود...
"آلایسا" دختری ثروتمند و "آماندا" دختری یتیم کاملا به هم شباهت دارند، اما یکدیگر را نمی شناسند. یک روز بر حسب اتفاق آنها با هم برخورد می کنند و تصمیم عجیبی می گیرند...