کارول جی، با وجود تمام گفتههایی که رویاهایش را به عنوان یک زن در عرصه موسیقی لاتین دستنیافتنی میدانستند، بر موانع غلبه کرد. این مستند، مسیر زندگی او را از شهر مدلین تا رسیدن به شهرت جهانی به تصویر میکشد و استعداد و پشتکار او را نشان میدهد که زمینهساز موفقیت هنرمندان زن لاتین شد.
ماری، زنی که با مردی مجرم به نام نونزیو در ارتباط است، با پیدا کردن عشقی جدید در کنار جولیو، به زندگی خود قوت میبخشد. این تصمیم او با مخالفت دوستش روبرو میشود و در نهایت، خشم نونزیو را در پی دارد.
مکس لوگاوره، فیلمساز، برای کمک به مادرش کتی در تشخیص بیماری ناشناختهاش به خانه بازمیگردد و مراحل مختلف این بیماری، از زیبایی تا اندوه و امید، را مستند میسازد.
«صندلی»، نگاهی بیسابقه و از نزدیک به رویدادهایی است که به یک تغییر راننده بیهمتا در تاریخ مرسدس و مسابقات فرمول یک انجامید. این [اثر] گفتگوهای خصوصیای را به تصویر میکشد که تیم مرسدس و توتو وولف، مدیرعامل و رئیس آن، را به این تصمیم سوق داد تا کیمی آنتونلی هجده ساله، متولد ایتالیا، را به عنوان راننده فرمول یک ارتقا دهند و او را به سومین راننده تازهکار جوان در تاریخ این رشته ورزشی بدل سازند.
این مستند با استفاده از تصاویر آرشیوی بازسازیشده و خاطرات دست اول، به بازگویی وقایع بریتانیا در دوران بمباران بلیتز در جنگ جهانی دوم میپردازد و تاریخ را به شکلی ملموس برای مخاطب زنده میکند.
داستان الهامبخش آمادهسازی ده فرد با پیشینههای مختلف برای شرکت در مسابقه سخت سهگانه مرد آهنی را دنبال میکند که هر کدام با چالشهای شخصی خود روبرو هستند.
توری، فعال قدرتمند در حوزهی نشر، پس از به فرزندی گرفتن یک دختربچه، با کمک دوستانش پرستاری به نام فین را استخدام میکند که به نظر میرسد همان شریک زندگی مورد نظرش باشد.
مدیر جذاب ه.م.ج.ن.س.گ.ر.ا به کارمند بیتجربهاش علاقهمند میشود. این دو به تدریج رابطهای را تجربه میکنند که حدود و حریمها را از بین میبرد و در نتیجه، هر دو از نظر عاطفی به یکدیگر وابسته میشوند.
حمله وحشیانه به خانواده یک خاخام در شهرک ایتامار، پرسشهایی را دربارهٔ عواقب زندگی در مناطق مورد مناقشه برانگیخت. این واقعه، نقطهٔ عطفی در روابط اعراب و اسرائیل بود.
وقتی لوانگ فی جاز از کسوت روحانیت خلع میشود و مجبور است زندگی در معبد را با دنیای واقعی عوض کند، چه اتفاقی میافتد؟ از ذکر و دعا خواندن تا جستجو برای شغلهای جدید، ماجراهای تازه و یک سبک زندگی کاملاً نو، آیا میتواند از پس آن برآید؟ آیا میتواند دوباره به لباس راهبان بازگردد؟
گروه پستچیهای نامهرسان در پی یافتن نویسندهی نامهای مرموز که در یک کلوب شبانه پیدا شده، راهی سفر میشوند. این در حالی است که الیور، یکی از اعضای گروه، ضمن دست و پنجه نرم کردن با احساسات پدر شدن قریبالوقوع خود، به دنبال شناخت بیشتر پدر بیولوژیکیاش است.
رویداد The Grunpla Force Battle Tournment رویدادیه که هرسال یکبار در GBN برگزار میشه. رقابت کننده های دور فینال آوالون که توسط قهرمان کیویا کوجو هدایت میشه، و پنزر هفتم که توسط رومل هدایت میشه هستن.
این داستانی عاشقانهِ روانشناختیِ ترسناک درباره دختری به اسم ساتو ماتسوزاکا است که عاشق شده. وقتی که با او میخوابد حس خوشایندی را تجربه میکند و فکر میکند که عشق است. تا زمانی که از این احساس محافظت کند، هر چیزی بخشیده خواهد شد، حتی اگر حقه بازی کند، مرتکب به جرم شود و دزدی کند و حتی اگر مرتکب قتل شود، حداقل این چیزی است که خودش فکر میکند.
سریال کره ای کفتار در مورد چندین وکیل هست که هر کدام برای خود راه و روشی دارند و به آن پایبند هستند در این سریال بازیگر مشهوری همچون Kim Hye Soo نقش وکیلی به نام جانگ گئون جا را بازی میکند که فقط به پول اهمیت می دهد و سعی دارد فقط برای قشر مرفه و یک درصدی جامعه کار کند چون پول خوبی از این کیس ها در میاد و اون هم فقط پول براش اهمیت داره البته نباید این قضیه رو فراموش کرد که اون در کارش هم بسیار خوب عمل میکنه و یکی از وکلای حرفه ای و کار کشته است که از سخت ترین پرونده ها سربلند بیرون اومده. Joo Ji Hoon هم در نقش یک وکیل نخبه و عالی جامعه به نام یون هی جائه ایفای نقش میکند اون که از اعتماد بنفس بالایی برخوردار است بدون هیچ تردیدی در راه خودش قدم برمیداره و از هیچ چیزی ابایی ندارد اون همچنین از هوش و ذکاوت بسیار عالی برخوردار است که در حل پرونده ها بسیار به اون کمک میکنه.
پدرش همیشه بهش میگفته که یه مرد بی مصرف باید سعی کنه خودش رو بامصرف کنه، که در آخر، ناریوکی یوئیگا که سال سوم دبیرستانه یکی از پرافتخار ترین دانش آموزین مدرسه میشه، علیرغم گذشته بدی که توی دبستان داشته. برای این که وضع خانواده ـش رو بهتر کنه هدفش اینه که کاندیدای VIP خاص بشه که بورسیه بشه و هزینه تحصیل و خانواده ـش داده بشه. با این که ناریوکی میتونه یکی از کاندیداهای خوب باشه توی ریاضیات و ادبیات با همکلاسیاش به نام های ریزو اوگاتا و فومینو فوروهاشی رقابت شونه به شونه داره. ناریوکی بورسیه رو میگیره ولی به شرط این که دو دانش آموز ستارش که توی بقیه دروس ضعیفن رو تعلیم بده.
خانواده روکورو یک خاندان جن گیر هستند کسانی که کگاره های شیطانی رو از بین می برند ، ولی اون حاظره خواننده یا فوتبالیست بشه اما جن گیر نباشه ، اما همه چیز برای اون تغییر می کنه زمانی که یک جن گیر قدرتمند به نام بینیو در برابرش ضاهر میشه و روکورو احساس می کنه قلبش پر از آتش رقابت شده تصمیم می گیره از استعداد طبیعی خودش استفاده کنه و اون رو شکست بده ، ولی اوضاع از این هم پیچیده تر میشه وقتی از طرف جامعه جن گیر ها لقب ” ستاره های دوقلوی جنگیری ” رو در یافت می کنند و بهشون گفته میشه برای آزاد کردن قدرت نهایی خودشون و پاک کردن کگاره های شیطانی از سرتاسر جهان باید با هم ازدواج کنند.
"پروانه ستاره ای" که جنگجوی کهکشان است برای زندگی با خانواده "دیاز" وارد زمین می شود. او همچنان برای محافظت از چوب جادویی پرقدرتی که او را متحیر کرده به نبرد علیه خائنین در سراسر جهان و دبیرستان ادامه می دهد...
کاشو مینادوکی، پسری از یک سلسلۀ دراز از شیرینیپزهای ژاپنی، برای باز کردن شیرینیپزی خودش، لا سولِیل، خانهش را ترک کرد. زمانی که بار و بندیلش را باز میکرد، دو دختر گربهای (نِکو) که خانوادهاش بزرگ کرده بودند را دید که در جعبهها پنهان شدهاند: چوکولا و وانیلا. ابتدا خواست برشان گرداند ولی در آخر به خاطر التماسهایشان تسلیم شد. حال آنها با هم لا سولِیل را میگردانند. روزی زمانی که چوکولا برای خرید بیرون رفته بود، آشپزخانهای را میبیند. داستان با رویاروییشان شروع میشود...
در آینده نزدیک، شهاب سنگ بزرگی به زمین برخورد می کند، همه موجودات زنده، شامل انسان ها، نابود می شوند. دولت، که این را می بیند، آماده می شود تا با بدترین حالت ممکن مواجه شود. پروزه 7SEEDS که در آن 5 گروه 7 نفره از زنان و مردان به دقت انتخاب شده و در تیم هایی قرار گرفته اند( اسپرینگ، سامر 1، سامر 2، اوتومن و وینتر) هر عضو در خواب سرمایی قرار می گیرد به امید اینکه از موجودیت بشر محافظت کنند. وقتی آن زنان و مردان بیدار می شوند، خود را در مواجهه با دنیایی بی رحم می بینند. همچنان که بابت از دست دادن همیشگی عزیزانشان غمگینند، باید راهی برای نجات بیابند.
کاراکتر مرکزی داستان این سریال، کوئنتین کولد واتر، جوانی است که بدنبال یافتن و حضور در دانشگاهی در نیویورک که مختص سحر و جادو می باشد. کوئینتین، جوانی باهوش که از استعداد بالایی برخوردار است و همیشه با دید متفاوتی به دنیای اطرافش نگریسته. او عجیب غریب و یک جورایی هم آدم غیرقابل اعتمادی محسوب می شود و بجز جولیا دوست دوران کودکیش، دیگران همیشه ار او دوری کرده اند. هیچ چیز در دنیا برایش مهمتر و اعجاب انگیزتر از جادو نیست. با ورود کوئینتین به دانشگاه Brakebills ، دیگر همه چیز برایش به مانند قبل نخواهد بود. حالا شناختی که کوئینتین از جادو پیدا می کند محدود به چند تردستی با کارت نیست. بلکه دیگر همه چیز فراتر از آن است که میپنداشته و آینده به آن ناخوشایندی که فکرش را می کرده نیست...
«لبخند در انتهای راهرو» با داستان فوجیتو چیوکی شروع میشه، دختر جوانی که دوست داره در آینده مدل بشه و پدرش صاحب یک آژانس مدلینگ تازه تاسیس شده به نام مایل نایژه. از زمان کودکی، رویای چیوکی این بوده که ستاره ی آژانس پدرش باشه و در هفته ی مد پاریس شرکت کنه. با صورتی زیبا و محیطی غنی، اینطور بنظر میرسید که اون در مسیر درستی برای رسیدن به آرزوش باشه، ولی اون خیلی زود در مقابلش مانع غیر قابل عبوری رو پیدا میکنه وقتی که رشد قدش بعد از 158 سانت متوقف میشه؛ قدی که برای یه مدل حرفه ای خیلی کوتاهه. هرچند که برخلاف گفته ی بقیه که میگفتن امکان نداره چیوکی به باور به خودش ادامه داد، ولی وقتی که چیوکی وارد سال آخر دبیرستان شد کم کم اراده اش رو از دست داد. و این همون موقعی بود که چیوکی با سومورا ایکوتو ملاقات میکنه، یه همکلاسی کسل کننده با استعدادی شگفت آور برای طراحی لباس، که اون هم داره کم کم به این تصمیم میرسه که بخاطر شرایط نامساعدی بیخیال آرزوش بشه. اونها باهم دیگه ماجراجویی غیر ممکنی رو برای رسیدن به آرزوهاشون آغاز میکنند.
سری جدیدی از انیمه Beyblade بانام Beyblade Burst GT (Gachi) از کانال یوتیوب CoroCoro به صورت هفتگی پخش میشود. این سری از یه شخصیت جدید با موهای بلوند کوتاه به تصویر دراومد.
بخش شرقی شیجوکو وارد (Shinjuku ward) ناحیه پر از نو نئونی کابوکیچو دراز به دراز مرکز این شهر پر هرج و مرج کشیده شده است. جایی که روشنایی قوی ای باشد، سایههایی عمیقی هم خواهد بود. داستان، یک شب که قتلی عجیب و مسلم اتفاق می افتد شروع میشود. دلهره؟ یا خنده دار؟ نمایشی غیر قابل تشخیص در حال شروع است...
سِری کیوکی تمام تلاشش اینه که یه زندگی روزمره عادی مدرسهای داشته باشه، اما بجاش میشه دستیار یه همکلاسی عجیب غریبش به نام کابوتو هانادوری. کابوتو یه دبیرستانی توهمیه که خیال میکنه یه شوالیه در سفره که ادعا میکنه با برداشتن چشمبندش یه شخصیت تاریکی از خودش آزاد میشه که بهش مایکل آفِنبارونج دانکِلهایت میگه. سِری مصممه که تسلیم خواستههای کابوتو نشه، اما عمل کردنش سختر از چیزیه که بنظر میاد.
داستان این سریال درمورد دختر بچهای پنج ساله است که یک سال بعد از تولدش پدر و مادرش را از دست داده و عمهاش سرپرستی او را بهعهده میگیرد. در واقع داستان از روزی شروع میشود که عمه «دتا» کاری در شهر فرانکفورت پیدا کرده و دیگر نمیتواند از «آدلاید» که همه او را هایدی مینامند نگهداری کند بنابراین تصمیم میگیرد که او را به نزد پدربزرگش که تنها فامیل اوست ببرد تا او مسئولیت سرپرستی از هایدی را به عهده بگیرد.
دنیا توسط ارواح، گابلین ها و بقیه موجودات عجیب الخلقه حکمرانی میشه. انسان ها مورد آزار و اذیت قرار میگیرند. روزی یک گالم و یک انسان دختر تنها همدیگه رو میبینن. این داستان عضوی از یک نژاد تخریب شده و یک نگهبان جنگله. این انیمه داستان سفرهایی که این دختر و پدر با همدیگه دارن رو روایت میکنه.
این ناول داستان ریچارد راناشینا دورپیان، یه ارزیاب جواهرات بریتانیایی خوشتیپ، و سیگی ناکاتا، یه دانش آموز ژاپنی پر جنب و جوش رو دنبال میکنه. در این پرونده های دو نفره ی مرتبط به جواهرات، دیدگاه های روانشناختی صاحبشون که توی الماسشون نهفته، فاش میشه.