خانواده ای برای گذران تعطیلات تابستانی خود خانه ای زیبا را اجاره میکنند که قیمت بسیار مناسبی دارد اما آنها خبر ندارند مسئول آنجا در تمام خانه دوربین های جاسوسی کار گذاشته و لحظات خصوصی آنها را در دارک وب به صورت آنلاین پخش میکند و...
تایتان های نوجوان تصمیم می گیرند تا شخصیت خبیثی را در دنیای اَبَرقهرمانی متولد کنند تا ذهن اعضای " لیگ عدالت " را به کنترل درآورد و بر دنیا چیره شود تا...
ایتن به خاطر مرگ والدینش در یک تصادف ماشین احساس گناه میکند و عذاب میکشد. او آیندهای تضمین شده اش را در دانشگاه امآیتی را نادیده میگیرد و روی پروژه ای کار میکند تا بتواند از خواهر و برادر کوچترش مراقبت کند. اما…
اسپنس کاتلر یک روانپزشک است. او هرگز با کسی احساس همدردی یا احساس گناه نمی کند. با این حال با اتفاقاتی روبرو میشود که جریان زندگی او را تغییر داده و بر روی روح پیچیده او تاثیر میگذارد...
هنگامی که یک هیولای بسیار بزرگ و تغییر ژنتیکی یافته از اعماق دنیا بر می خیزد و یک وحشیگری بی مانند را آغاز می کند، اعضای لیگ عدالت به سرعت فراخوانده می شوند تا این نیروی عظیم را متوقف کنند. اما خیلی زود مشخص می شود که تنها سوپرمن می تواند در مقابل چنین هیولایی که با نام دومزدی شناخته شده است، مقاومت کند. این دو جنگ خود را در سراسر آمریکا شروع می کنند تا اینکه به قلب متروپلیس می رسند. در نهایت، سوپرمن خطر دومزدی را از بین می برد اما در عوض او نیز برای همیشه سقوط میکند…
زمانی که دو پدر در بحثی دوستانه به فکر یک مبارزه میوفتند تا ببینند کدامیک برتر از دیگری هست، یکی از آنها مساله را خیلی جدی میگیرد و همه چیز بد پیش میرود، تمام روابط خراب میشود و…
دو محقق در حال بررسی تکنولوژی جدیدی هستند تا بتوانند روابط عاشقانه میان انسانها را بهبود ببخشند. همچنان که تحقیقات ادامه دارد اکتشافات آنها نیز عمیقتر میشوند...
داستان در دهه 1920 در هاوایی در جریان است. یک جوان عاشق دختری میشود که از سطح و طبقه بالاتر اجتماعی نسبت به او برخوردا است و تلاش میکند تا به این عشق ممنوعه برسد و…
مردی جوان به نام ماتیاس لپتاپی جدید را خریداری میکند. اما او خیلی زود متوجه میشود که نه تنها مالک قبلی لپتاپ او را زیر نظر دارد، بلکه هر کاری برای برگرداندن لپتاپ انجام میدهد...
فیلم در دهه 80 میلادی روایت میشود. گروهی از پسران لس آنجلسی سعی دارند تا راه صد ساله را آن هم با کلاهبرداری یک شبه طی کنند و به ثروت عظیمی دست بیابند اما اوضاع قرار نیست بخوبی پیش برود…
پسری جوان به نام آبیشک که تازه مدرک مهندسی خود را گرفته است، به علت کمبود کار مجبور میشود به عنوان مشاور دهداری در یک روستای دورافتاده مشغول به کار شود و...
سو بک هیانگ، دختر ارشد پادشاه مورین، به دلیل جاه طلبی خواهر ناتنی اش، سول هی، از مقام شاهزاده خانمی محروم شد. او دختری فروتن و سخت کوش بود که به او آموخته شده بود که به داشته هایش قانع باشد. اما سرنوشتی که برای او رقم خورده بود، سرنوشتی بزرگ بود که نه تنها زندگی او و خانواده اش، بلکه کل کشور را تحت تأثیر قرار می داد. او باید در تلاش برای یافتن جایگاه خود در زندگی و مبارزه برای عشق، با چالش های زیادی روبرو می شد.
این مجموعه به بررسی داستان هایی که بر اساس افسانه های محلی نقاط مختلف ایالات متحده ساخته شده اند، پرداخته و از مسائل وحشتناکی که خود را در زیر پوسته ی این داستان ها پنهان کرده اند پرده برداری می کند.
سایمون کاول، هایدی کلوم، هاوی مندل و تری کروس به قاضی مل بی برای تغییری کاملاً جدید در "AGT" خوش آمد میگویند! داوران برای اولین بار در حالی که تیمهای رویایی از شرکتکنندگان مورد علاقه طرفداران بازگشته را پیشنویس میکنند به مصاف هم میروند - اما در پایان، تنها یک داور و یک بازی در صدر قرار میگیرند.
کلماتی هستن که وایولت در میدان جنگ شنیده و نمیتونه اونارو فراموش کنه. این کلمات توسط شخصی که برای اون عزیز بوده به اون گفته شده، شخصی که بیشتر از همه دوسش داشته و اون هنوز معنی این کلمات رو نمیدونه. در یک زمان مشخص ، در قاره تلسیس. یک جنگ بزرگ که قاره رو به دو قسمت شمالی و جنوبی تبدیل کرده بود ، بعد از چهار سال به پایان رسید، و مردم به نسل جدید خوش آمد گفتن. وایولت اورگاردن، دختر جوانی که به اسم "سلاح" شناخته میشه، میدان جنگ رو ترک کرده تا زندگی جدیدی رو در خدمات پستی "سی اچ" شروع کنه. در اونجا، اون تحت تاثیر "عروسک های خاطرات اوتوماتیک" قرار میگیره، عروسک هایی که افکار مردم رو در خود نگه میدارن و اونارو به کلمات تبدیل میکنن. وایولت کار خودشو به عنوان یک "عروسک خاطرات اوتوماتیک" شروع میکنه، و با احساسات انسان ها مختلف و شکل های گوناگون عشق روبرو میشه و اون تمام این مدت به دنبال معنی اون کلمات میگرده.
در دنیایی که جادو چندین بار نسل بشریت را از انقراض نجات داده است، پسری به نام «شین» توسط پیرمردی که به نام «ماگی» شناخته می شود تربیت و بزرگ شده است. شین خاطرات زندگیِ قبلی خود را به یاد دارد و در کنار پیرمرد به یادگیری جادو مشغول است. شین فهم و اطلاعات خوبی درباره دنیای بیرون ندارد و وضعیت وقتی برایش دشوارتر می شود که ماگی از او می خواهد بعد از رسیدن به سن 15 سالگی خانه را ترک کند.
کن هوکازه پس از موافقت برای کمک به زنی ناشناس، به دنیایی شبیه به بازی منتقل میشود. حال او باید سفری را برای یافتن راهی برای بازگشت به دنیای خود آغاز کند.
داستان پادشاه گئونچوگو، پادشاه جنگجوی باکجه. تحت سلطنت او، پادشاهی روزهای شکوه خود را تجربه کرد، با فتوحات نظامی که باعث شد او بیشتر شبه جزیره کره را کنترل کند و متعاقباً قدرت سیاسی باکجه را تقویت کرد که بزرگترین اوج قدرت باکجه بود.
در دنیایی [پس از یک واقعه فاجعه بار] که توسط «اعداد» کنترل میشه و هر انسانی «شماره» مخصوص هویت خودش رو داره. این اعداد میتونه هر چیزی مربوط به زندگی شخص باشه. این شماره ممکنه مسافتی که شخص طی کرده یا تعداد دفعاتی که دیگران از یه شخص تعریف و تمجید کردن باشه. همچنین اگه این شمارهشون صفر بشه، باعث سقوطشون به ورطه «گودال» میشه. در سال 305 تقویم آلشیان، هینا ماموریتی رو از مادرش که شمارش به صفر رسیده، به عهده میگیره تا به دنبال قهرمان افسانهای بگرده. در مخاطراتش با شمشیرزن نقابداری به نام لیچت آشنا میشه که در تلاشه تا هویت اصلیش رو مخفی کنه، از اونجاییکه که به خاطر شماره بسیار پایینش به عنوان یه عامل منحط و منحرف شناخته میشه.
سه نوجوان با دریافت نامههای مرموزی به دنیایی دیگر به نام «باغ کوچک» منتقل میشوند. ساکنان این دنیا از استعدادهای فرابشری خود برای شرکت در بازیهای مختلف استفاده میکنند. این بازیها میتواند از کارهای ساده گرفته تا دوئلهای مرگبار باشد. گاهی اوقات حتی استعدادهایی که آنها را به این دنیا آوردهاند نیز شرط گذاشته میشود.
شینگو ایچینومیا، 25 ساله، در آستانه یک روز کاری پرمشغله، به خواب میرود. اما با بیدار شدن، خود را در بدن پسری 6 ساله به نام وندلین گرفتار میبیند. وندلین هیچ مهارت اداری ندارد و خانوادهاش فقیر هستند. اما او استعدادی نادر در جادو دارد. وندلین باید راه خود را در دنیایی سخت و دشوار پیدا کند.
هیرو یوکی یه دانش آموز دبیرستانی خوره کامپیوتره که در یک سری وقایع غیرمنتظره بازی کیوامه کوئست رو بدست میاره، این بازی با جمع آوری بهترین فناوری ها ساخته شده و با شعار خودش یعنی "بی نهایت واقعی" هیچ تفاوتی ندارد، گرافیک، رفتار کارکترهای بازی، عطر و بوی گیاهان،یا حتی نسیمی که پوست را نوازش می کنه، و در کل همه چیز به بهترین شکل ممکن هستند، غیر از این که این بازی بیش از حد واقعی و حذف کردن آن بسیار پر دردسر است. از اونجایی که واقع بینانه ترین بازی تاریخ هستش توانایی جسمی بازیکنان در بازی دقیقا همان چیزی هست که در دنیای واقعی دارند و اگر ضربه بخورند بدنشان درد میگیره و اگر زخمی شوند تا چند روز بهبود پیدا نمی کنند. و پاداش بازی فقط احساس موفقیت است. این بازی رو به هیچ عنوان نمیشه سرسری گرفتش و پُر استرس ترین بازی تاریخ هستش.
کانامه، بیخبر از همه جا، به بازی موبایلی جدیدی به نام بازی داروین دعوت میشود. اما پس از ورود به بازی، متوجه میشود که نمیتواند از آن خارج شود و در مخمصهای بزرگ گرفتار شده است.
یک اعجوبه سابق کشتی که در تلاش برای دستیابی به موفقیت است، خود را آماده ترک میبیند تا زمانی که دوباره با یک دوست قدیمی روبرو میشود که اشتیاق او را دوباره برمیانگیزد.
پس از مرگ ناگهانی عموی جی آن، او متوجه یک مرکز خرید مشکوک می شود که او پشت سر گذاشته است. عمویش که بود و چه نوع مرکز خریدی را اداره می کرد؟ قبل از اینکه جی آن حتی بفهمد چه خبر است، توسط افراد ناشناس که به دنبال وسایل عمویش هستند مورد حمله قرار می گیرد.