اسپیلبرگ ، فیلمی مستند محصول سال ۲۰۱۷ به کارگردانی سوزان لیسی هست. این فیلم مستند به زندگی حرفهای یکی از تاثیرگذارترین کارگردانان در تمام دوران فیلمسازی یعنی استیون اسپیلبرگ میپردازد و…
یک حادثه نسبتا جزئی باعث ایجاد تنش بین گروه های خلافکار چانگ و حنابیشی قدرتمند می شود. شدت درگیری رو به رشد است و کنترل آن از دست خارج می شود و درگیری بزرگی را در بین اعضای ارشد گروه ها به وجود می آورد. در نهایت هنگامی که زندگی چانگ را در معرض خطر قرار می گیرد آنها در پی حل و فصل مسائل بر می آیند و...
الیاس یک قایق جوان و شجاع امداد هست که پس از عملیات قهرمانانه نجات در شبی طوفانی، ترفیع میگیرد و به بندر بزرگ منتقل میشود، او در آنجا متوجه میشود که یک باند محلی استخراج غیرقانونی فلزات گرانبها که تکنولوژی تغییر آب و هوا را دارد در حال فعالیت هستند، حالا الیاس قصد دارد با کمک دوستان قدیمی اش این ماجرا را افشا کند و جلوی آنها را بگیرد.
این مستند، داستان زندگی ادی هال، یک مکانیک کامیون را روایت میکند که با وجود مسئولیتهای خانوادگی، تمام تلاش خود را برای تبدیل شدن به قویترین مرد جهان به کار میگیرد. او با فداکاریهای فراوان و تمرینات سخت، به دنبال شکستن رکوردها و رسیدن به اوج قدرت است.
پروفسور Marcus du Sautoy دنیای پنهان الگوریتمها را رمزگشایی میکند و آشکار میکند که این حلکنندههای 2000 ساله از کجا آمدهاند، چگونه کار میکنند و به چه چیزهایی دست یافتهاند...
یتیمان بی دفاع جزو اولین کسانی بودند که از لفاظی های ضدغربی پوتین رنج بردند. لیست بازدید کرملین سپس گسترش یافت و جامعه LGTBQ را نیز در بر گرفت. این مستند جدا شده از تیتر اخبار همه کسانی که در لیست سیاه پوتین قرار دارند را بررسی می کند.
فیلم "توقف قاچاق" به بررسی موضوع قاچاق انسان که 27 میلیون قربانی در سراسر جهان دارد، میپردازد. این فیلم از دیدگاه بازماندگان، فعالان و تیمهای نجات خط مقدم به این موضوع میپردازد و تلاش میکند تا حرکتی برای پایان دادن به برده داری مدرن در ایالات متحده و سایر نقاط جهان آغاز کند...
پس از فارغالتحصیلی و گذراندن دورههای حرفهای پرواز با هواپیماهای پیشرفته ، یک گروه از خلبانان زبده و حرفهای به یک گروه نظامی ملحق میشوند تا ماموریتهای مهمی را انجام دهند و…
او صبحها مشغول هنرنمایی در یک فیلم بلکباستری است که زندگی حرفهای او را تغییر میدهد. یک بازیگر ایرلندی که سعی در پشت سرگذاشتن گذشته خود دارد، با وقایع ویرانکنندهای مواجه میشود که هوشیاری و عقلانیت او را دچار شک میکند...
زاما فیلمی آرژانتینی محصول سال 2017 به کارگردانی لوکرسیا مارتل است. فیلم بر اساس رمانی با همین نام نوشتهٔ آنتونیو دی بِنِدِتو ساخته شدهاست. در اواخر قرن 18 در یک مستعمره دورافتاده در آمریکای جنوبی، اوضاع افسر زاما که برای مأموریتی بهتر از سوی پادشاهی اسپانیا انتظار میکشد خراب میشود.
هنگامی که یون لیو توسط لو وی لو (لی شیانگ ژ)، رئیس فرقه مینگ به یک نبرد مرگبار به چالش کشیده می شود، آیا او می تواند با زندگی خود از مخمصه جان سالم به در ببرد؟
قهرمان ما می فهمد که مدرسه از او می خواهد به یک کلاب ملحق شود و در حین جست و جوی مخالف میلش به تجینا-سنپای بر می خورد که سعی دارد در اتاق کلابش شعبده بازی کند. تجینا-سنپای ترس بسیاری از روی صحنه دارد و حالا که بیننده ای دارد تلاش هایش در یک کلمه خنده دارند.
سوباسا اوزارادو سالش بوده، به وسیله یه توپ فوتبال از مرگ نجات پیدا میکنه و از اون موقع فوتبال عشق همیشگی اون میشه. توی 12 سالگی سوباسا و مادرش به شهر نانکاتسو مهاجرت میکنن. اونجا سوباسا یک تیم فوتبال محلی رو میبینه و عضو تیم اون ها میشه و رقیبهای تازه پیدا میکنه ...
حین دوران طولانی جنگ داخلی که شمالی ها را برابر جنوبی ها قرار داد، بسیاری از شمالی ها از هنرهای جادویی سیاه استفاده کردند تا ابرسربازهای هیولایی – تجسم یافته ها- را بسازند. حالا که جنگ تمام شده، این هیولاها باید یاد بگیرند که چگونه در جامعه ای صلح آمیز زندگی کنند، یا اینکه توسط شکارچی هیولا کشته شوند... نانسی اسکال بنکرافت، دختر یک تجسم یافته که به دست یک شکارچی هیولا کشته شد، تصمیم می گیرد تا خود به شکارگر شکارچی تبدیل شود، اما زمانی که با شکارش مواجه می شود او حقیقت دردناکی درباره زندگی تجسم یافته ها را کشف می کند.
این سریال به داستان چهار نفر میپردازد که هر کدام کاملا متفاوت از یکدیگر زندگی کرده اند. یون دونگ جو (Han Ji-Hye) سعی دارد تا زندگی سختی که گذرانده است را جبران کند. او در شش سالگی در یتیم خانه رها شد و هیچ چیز به جز نامش را به خاطر نمی آورد اما با وجود سختی های زیادی که متحمل شده، شخصیت بسیار روشن و مثبتی دارد. از طرفی چا پیل سونگ (Lee Sang-Woo) ، کاراگاه بسیار ماهریست که در کودکی والدین خود را از دست داد و نزد مادربزرگ ثروتمندش بزرگ شد، اما او نیز بخاطر آسیب های روانی که پس از مرگ والدینش متحمل شد و با وجود محبوبیت فراوانی که بین زنان دارد، به هیچ عنوان حاضر به ازدواج نیست و …
زمانی که از لرد ال-ملوی دوم، ویور ولوت بعدی، خواسته می شود تا نسبت به قلعه آدرا ادعای وراثت کند، با شاگردش گری برای برای اینکار راهی سفر می شود. اما تنها آنها نیستند که فراخوانده شده اند. وصیت مالک قبلی اینست که مسابقه ای، شامل لوویاگلیتا ادلفلت- باید برگزار شده و برنده صاحب فلعه می شود.
کامیجوی تومنا یک دانش آموز است که در آکادمی شهر زندگی می کند،مدرسه ای بسیار پیشرفته از لحاظ تکنولوژی. او که لحاظ قدرتی در رده ۰ قرار دارد(بدون هیچ قدرتی به طور ناگهانی قابلیت تصور شکن را پیدا می کند قابلیتی که با آن میتوان هر چیزی را به واقعیت تبدیل کرد. او با دختری به نام ایندکس آشنا میشود که می خواد از دست یک اورگان جادویی و قدرتمند فرار کند او ۱۰۳۰۰۰ عدد کتاب جادوی ممنوعه دارد که آن اورگان هم به دنبال همان هاست.حالا آینده و زندگی این دو به هم پیوند خورده است و او باید به ایندکس کمک کند تا فرار کند.
نگ یونگ بک (Lee Ho-Won) جوان دبیرستانیست که همراه مادربزرگ فقیر خود در شهر کوچکی زندگی میکند و عاشق موسیقی هیپ هاپ است و آرزو دارد که یک رپر شود. به همین خاطر به سئول سفر میکند، درحالی که زندگی در سئول برای او آسان نیست، در دبیرستانی ثبت نام میکند که در آن جا دانش آموز سونگ ها جین (Lee Na-Eun) هم مشغول به تحصیل است. او که آرزوی نویسندگی دارد با بنگ یونگ بک آشنا میشود و این دو سعی میکنند که به هم کمک کنند. از طرفی در همان دبیرستان، کیم ته هوانگ (Shin Won-Ho) که او هم علاقه اش رپر شدن است درس میخواند و از طرف خانواده ثروتمندش حمایت میشود، شروع به اذیت کرذن بنگ یونگ بک میکند.
تو ذهنم گیر کرده و نمی تونم از سرم بیرونش کنم. صدای مافویو سلاح دیوانه و خطرناکی است. آن روز، ریسوکا اوئنویاما حس کرد که نواختن گیتار و بسکتبال بازی کردن، که قبلا خیلی به آن ها علاقه داشت، خسته کننده شده است. سپس او به مافویو ساتو برخورد، که گیتار شکسته ای را در دست داشت و تصمیم گرفت آن را تعمیر کند. لحظه ای که اوئنیاما تعمیر گیتار را به اتمام رساند، مافویو کاملا به او وابسته شد. ولی بعد از شنیدن صدای مافویو تاثیر عمیقی روی او گذاشت.
این سریال کمدی و اجتماعی که بر اساس سریالی محبوب مربوط به دههی نود میلادی ساخته شده است ، داستان افرادی را به تصویر میکشد که مشکلات زیادی در زندگی دارند و همینطور اتفاقات و ماجراهای زیادی برایشان پیش میآید و…
این سریال نشان دهنده وقایع بعد از انتقالی چوی جون وو (Ong Seong-Wu) به مدرسه و محیط جدید میباشد. او در بیان احساساتش خوب نیست و زندگی خود را به تنهایی سپری میکند اما روحیه بسیار لطیفی دارد. پس از ورود به مدرسه جدید با یو سو بین (Kim Hyang-Gi) که شاگرد ممتاز مدرسه میباشد ملاقات میکند که او خود تحت کنترل شدید مادرش است و آرزوی مستقل شدن دارد. از طرفی ما وی یونگ (Shin Seung-Ho) دانش آموزیست که کامل و همه چیز تمام به نظر می آید اما درواقع از مشکل و پیچیدگی سختی رنج میبرد. زندگی او و یو سو بین پس از ملاقات با چوی جون وو شامل تغییراتی میشود که …
چا یو هان (جی سونگ) دکتر بیهوشی نابغه ای است که به سبب نبوغ فراوانش شخصیتی بسیار متکبر دارد؛ اغلب به او لقب دکتر “ده ثانیه ای” داده اند چرا که میتواند بیماری شخص را سریعا بیابد! برخلاف او کانگ شی یونگ (Lee Se-Young) که در همان مرکز بیهوشی کار می کند شخصیتی بسیار گرم و ذهنی هوشمند دارد و با دقت به بیماران خود گوش می دهد. افراد با درد حاد یا مزمن مرموز به بیمارستان می آیند و در آنجا چا یو هان و کانگ شی یونگ سعی می کنند علل دردشان را پیدا کنند…
رابین یک هکر نوجوان است که مجبور به پیوستن به گروهی از رانده شدگان برای مبارزه با کلانتر دیوانه ناتینگهام می شود. این در حالی است که طوفان خیابان های لندن قرن 23ام را نابود کرده است. او که یک دختر یتیم اما سرکش است، متوجه می شود که سرنوشتی به مراتب بزرگتر از آن چیزی که تصور می کرده در انتظارش است. او زمانی به این نتیجه می رسد که یک دستکش با تکنولوژی بالا که متعلق به پدرش بوده به او می رسد…
این داستان به بخش تاریک جامعه و دکترهایی مربوط میشود که به دنبال کشف حقایق و مشکلات و بیماری هایی که در بخش صنعتی وجود دارد میپردازند. دو جونگ یون (پارک جین هی) به عنوان دکتر سلامت بخش صنعتی کار می کند، او با دکتر هو مین کی (بونگ ته کیو) همکاری می کند تا درباره حوادث صنعتی، بیماری ها و سایر حوادثی که در مکان های صنعتی رخ می دهد، تحقیق کنند…
گی مو هیوک (Yoon Gyun-Sang) وکیل پول دوستی میباشد که برای برگرداندن شهرت وکالت خود که طی یک ماجرای قتل در مدرسه از دست داده است تصمیم میگیرد به عنوان معلم در دبیرستان مشغول به کار شود و در آن جا راز دانش آموزان را بفهمد…
یوتا هیبیکی نمیتونه به یاد بیاره که کیه، و حالا میتونه چیزهایی رو ببینه و بشنوه که بقیه نمیتونن! صدایی از یک کامپیوتر قدیمی به او میگوید که شغلش را به یاد آورد، و او مخلوقی عظیم الجثه و ساکن را در فاصله میبیند. هیچ چیز با عقل جور در نمیاد تا زمانی که آن حیوان زنده میشود! به طور ناگهانی، یوتا به درون دنیایی دیجیتال که در دنیای واقعی قهرمان غول پیکر-گریدمان نام دارد کشیده میشود!
هتل دل لونا، یک هتل قدیمی و متفاوت واقع در مرکز شهر سئول است. جانگ مان وول (IU) هزار سال است که مدیر این هتل بوده. او بخاطر گناهی که انجام داده در این هتل محبوس شده. تنها راه فرار او پیدا کردن کسی است که گناه بدتری نسبت به خودش انجام داده باشد اما او حتی به یاد نمی آورد چه خطایی ازش سر زده و در عین حال مجبور به نگهداری از هتل هم میباشد جایی که مشتریان آن تنها ارواح هستند…