دوروتی، کلاهبرداری ماهر، در یک معامله خطرناک حافظهاش را از دست میدهد و خود را در دنیای زیرزمینی جنایتکاران تایپه میبیند. او که هویت و گذشته خود را به خاطر نمیآورد، برای زنده ماندن به کمک یک خلافکار محلی نیاز پیدا میکند. در این میان، دوروتی به دنبال سرنخهایی از گذشته خود میگردد تا راز هویت و اتفاقات ناگفته زندگیاش را برملا کند.
چنگهان و دوستانش در خانوادههای فقیر و بدون سرپرست بزرگ شدهاند. آنها با پینران که دختری ثروتمند است، آشنا میشوند و با او به فعالیتهای مجرمانه میپردازند. چنگهان به پینران علاقهمند میشود، اما پینران به دنیای دیگری تعلق دارد.
در زمستان سال 1598، یی سون شین، دریاسالار نامدار کرهای، در تنگه نوریانگ با ناوگان ژاپنی به مصاف میرود. این نبرد، آخرین نبرد دریایی او در خلال تهاجمات ژاپن به کره بود.
جرج و سیندی آنتونی، پدر و مادر کیسی آنتونی، در پاسخ به اتهامات اخیر کیسی علیه پدرش، موافقت کردند تا در مقابل دوربین تحت آزمایشهای پلیگراف قرار گیرند. این آزمایشها برای پاسخ به سؤالات باقیمانده در مورد دخالت جرج در مرگ کیلی انجام میشود...
یوست واندکاستیل در برنامهی پایان سال، خودش رو خبرنگار جنگی معرفی میکنه که در جنگ فرهنگی شرکت داره. این جنگ فرهنگی جنگیه که همه توش درگیرن، حتی آدمهای عادی مثل عمه ترودی. برنامهی اون پر از شوخیهای تند، حرفهای رک و بیان احساسات به شکل اغراقآمیز خواهد بود.
این مستند در مورداینکه چگونه مردم کره شمالی در حالی که رژیم کیم سه نسل را به طور خستگی ناپذیر صرف دستیابی به اهداف هسته ای کرد، از گرسنگی، اردوگاه های کار اجباری و اعدام های عمومی رنج بردند.
مستند "مسابقه برای بهبودی" به زندگی تاد کراندل و برنامه منحصربهفرد ترک اعتیاد او میپردازد که زندگی افراد زیادی را تغییر داده و دیدگاههای سنتی درباره اعتیاد را زیر سوال میبرد.
برنامه ای با حضور گرگ جیمز و میسی آدام که به بررسی بدلکاریهای معروف فیلمهای ایندیانا جونز از نظر علمی میپردازند. الکس بروکر نیز لوکیشنهای فیلمبرداری را میگردد و با بازیگران دربارهی خاطراتشان صحبت میکند.
شبکه HGTV در سراسر کشور خانهای رویایی میسازد و به یک بیننده خوششانس اهدا میکند. این برنامه با نشان دادن ویژگیهای خاص این خانهها و موقعیتهای زیبایشان، جذابیت آنها را به تصویر میکشد.
لوسیل ویلیامز، نویسندهای مذهبی، در کتاب خود به رابطه بین خدا، رابطه و ازدواج پرداخته و این سوال را مطرح میکند که آیا رابطه بیشتر و بهتر میتواند منجر به یک ازدواج موفق شود.
جوی، منشی یک شرکت بزرگ چند ملیتی، به خرید آنلاین اعتیاد دارد، رمانهای ماجراجویی میخواند و برنامههای سفر و ماجراجویی تماشا میکند. او در آرزوی زندگی پرماجرا است...
پسری جوان به نام آبیشک که تازه مدرک مهندسی خود را گرفته است، به علت کمبود کار مجبور میشود به عنوان مشاور دهداری در یک روستای دورافتاده مشغول به کار شود و...
سو بک هیانگ، دختر ارشد پادشاه مورین، به دلیل جاه طلبی خواهر ناتنی اش، سول هی، از مقام شاهزاده خانمی محروم شد. او دختری فروتن و سخت کوش بود که به او آموخته شده بود که به داشته هایش قانع باشد. اما سرنوشتی که برای او رقم خورده بود، سرنوشتی بزرگ بود که نه تنها زندگی او و خانواده اش، بلکه کل کشور را تحت تأثیر قرار می داد. او باید در تلاش برای یافتن جایگاه خود در زندگی و مبارزه برای عشق، با چالش های زیادی روبرو می شد.
این مجموعه به بررسی داستان هایی که بر اساس افسانه های محلی نقاط مختلف ایالات متحده ساخته شده اند، پرداخته و از مسائل وحشتناکی که خود را در زیر پوسته ی این داستان ها پنهان کرده اند پرده برداری می کند.
سایمون کاول، هایدی کلوم، هاوی مندل و تری کروس به قاضی مل بی برای تغییری کاملاً جدید در "AGT" خوش آمد میگویند! داوران برای اولین بار در حالی که تیمهای رویایی از شرکتکنندگان مورد علاقه طرفداران بازگشته را پیشنویس میکنند به مصاف هم میروند - اما در پایان، تنها یک داور و یک بازی در صدر قرار میگیرند.
کلماتی هستن که وایولت در میدان جنگ شنیده و نمیتونه اونارو فراموش کنه. این کلمات توسط شخصی که برای اون عزیز بوده به اون گفته شده، شخصی که بیشتر از همه دوسش داشته و اون هنوز معنی این کلمات رو نمیدونه. در یک زمان مشخص ، در قاره تلسیس. یک جنگ بزرگ که قاره رو به دو قسمت شمالی و جنوبی تبدیل کرده بود ، بعد از چهار سال به پایان رسید، و مردم به نسل جدید خوش آمد گفتن. وایولت اورگاردن، دختر جوانی که به اسم "سلاح" شناخته میشه، میدان جنگ رو ترک کرده تا زندگی جدیدی رو در خدمات پستی "سی اچ" شروع کنه. در اونجا، اون تحت تاثیر "عروسک های خاطرات اوتوماتیک" قرار میگیره، عروسک هایی که افکار مردم رو در خود نگه میدارن و اونارو به کلمات تبدیل میکنن. وایولت کار خودشو به عنوان یک "عروسک خاطرات اوتوماتیک" شروع میکنه، و با احساسات انسان ها مختلف و شکل های گوناگون عشق روبرو میشه و اون تمام این مدت به دنبال معنی اون کلمات میگرده.
در دنیایی که جادو چندین بار نسل بشریت را از انقراض نجات داده است، پسری به نام «شین» توسط پیرمردی که به نام «ماگی» شناخته می شود تربیت و بزرگ شده است. شین خاطرات زندگیِ قبلی خود را به یاد دارد و در کنار پیرمرد به یادگیری جادو مشغول است. شین فهم و اطلاعات خوبی درباره دنیای بیرون ندارد و وضعیت وقتی برایش دشوارتر می شود که ماگی از او می خواهد بعد از رسیدن به سن 15 سالگی خانه را ترک کند.
کن هوکازه پس از موافقت برای کمک به زنی ناشناس، به دنیایی شبیه به بازی منتقل میشود. حال او باید سفری را برای یافتن راهی برای بازگشت به دنیای خود آغاز کند.
داستان پادشاه گئونچوگو، پادشاه جنگجوی باکجه. تحت سلطنت او، پادشاهی روزهای شکوه خود را تجربه کرد، با فتوحات نظامی که باعث شد او بیشتر شبه جزیره کره را کنترل کند و متعاقباً قدرت سیاسی باکجه را تقویت کرد که بزرگترین اوج قدرت باکجه بود.
در دنیایی [پس از یک واقعه فاجعه بار] که توسط «اعداد» کنترل میشه و هر انسانی «شماره» مخصوص هویت خودش رو داره. این اعداد میتونه هر چیزی مربوط به زندگی شخص باشه. این شماره ممکنه مسافتی که شخص طی کرده یا تعداد دفعاتی که دیگران از یه شخص تعریف و تمجید کردن باشه. همچنین اگه این شمارهشون صفر بشه، باعث سقوطشون به ورطه «گودال» میشه. در سال 305 تقویم آلشیان، هینا ماموریتی رو از مادرش که شمارش به صفر رسیده، به عهده میگیره تا به دنبال قهرمان افسانهای بگرده. در مخاطراتش با شمشیرزن نقابداری به نام لیچت آشنا میشه که در تلاشه تا هویت اصلیش رو مخفی کنه، از اونجاییکه که به خاطر شماره بسیار پایینش به عنوان یه عامل منحط و منحرف شناخته میشه.
سه نوجوان با دریافت نامههای مرموزی به دنیایی دیگر به نام «باغ کوچک» منتقل میشوند. ساکنان این دنیا از استعدادهای فرابشری خود برای شرکت در بازیهای مختلف استفاده میکنند. این بازیها میتواند از کارهای ساده گرفته تا دوئلهای مرگبار باشد. گاهی اوقات حتی استعدادهایی که آنها را به این دنیا آوردهاند نیز شرط گذاشته میشود.
شینگو ایچینومیا، 25 ساله، در آستانه یک روز کاری پرمشغله، به خواب میرود. اما با بیدار شدن، خود را در بدن پسری 6 ساله به نام وندلین گرفتار میبیند. وندلین هیچ مهارت اداری ندارد و خانوادهاش فقیر هستند. اما او استعدادی نادر در جادو دارد. وندلین باید راه خود را در دنیایی سخت و دشوار پیدا کند.
هیرو یوکی یه دانش آموز دبیرستانی خوره کامپیوتره که در یک سری وقایع غیرمنتظره بازی کیوامه کوئست رو بدست میاره، این بازی با جمع آوری بهترین فناوری ها ساخته شده و با شعار خودش یعنی "بی نهایت واقعی" هیچ تفاوتی ندارد، گرافیک، رفتار کارکترهای بازی، عطر و بوی گیاهان،یا حتی نسیمی که پوست را نوازش می کنه، و در کل همه چیز به بهترین شکل ممکن هستند، غیر از این که این بازی بیش از حد واقعی و حذف کردن آن بسیار پر دردسر است. از اونجایی که واقع بینانه ترین بازی تاریخ هستش توانایی جسمی بازیکنان در بازی دقیقا همان چیزی هست که در دنیای واقعی دارند و اگر ضربه بخورند بدنشان درد میگیره و اگر زخمی شوند تا چند روز بهبود پیدا نمی کنند. و پاداش بازی فقط احساس موفقیت است. این بازی رو به هیچ عنوان نمیشه سرسری گرفتش و پُر استرس ترین بازی تاریخ هستش.
کانامه، بیخبر از همه جا، به بازی موبایلی جدیدی به نام بازی داروین دعوت میشود. اما پس از ورود به بازی، متوجه میشود که نمیتواند از آن خارج شود و در مخمصهای بزرگ گرفتار شده است.
یک اعجوبه سابق کشتی که در تلاش برای دستیابی به موفقیت است، خود را آماده ترک میبیند تا زمانی که دوباره با یک دوست قدیمی روبرو میشود که اشتیاق او را دوباره برمیانگیزد.
پس از مرگ ناگهانی عموی جی آن، او متوجه یک مرکز خرید مشکوک می شود که او پشت سر گذاشته است. عمویش که بود و چه نوع مرکز خریدی را اداره می کرد؟ قبل از اینکه جی آن حتی بفهمد چه خبر است، توسط افراد ناشناس که به دنبال وسایل عمویش هستند مورد حمله قرار می گیرد.