خرس قطبی که اسمش Norm است با دوستان خود که سه موش صحرایی هستند برای تجربه دنیای جدید پا به شهر نیویورک میگذارند. جایی که در آنجا Norm برای شرکتی که در آنجا استخدام شده است، شانسهای زیادی میآورد. ولی به زودی یاد میگیرد که به سرزمین مادریاش یعنی قطب بستگی دارد...
در این سری در حالیکه گروه های طرفدار جام مقدس هر کدام به نوعی در حال تقویت خود هستند، برای بدست آوردن جام مقدس خود را اماده می کنند. در این میان، تمرینات فشرده و تاکتیک نبرد کلید پیروزی است...
هانتر ( به معنی شکارچی ) فردیه که دور دنیا سفر میکنه و هر جور ماموریت خطرناکی که فکرشو بکنید انجام میده . از دستگیر کردن مجرم ها گرفته تا کنجکاوی و جستجوی سرزمین های ناشناخته به دنبال گنج . گون ( Gon ) پسر جوونیه که پدرش چندین سال پیش ، موقعی که یه هانتر بوده ، ناپدید شده . گون باور داره که اگه بتونه پا جای پای پدرش بزاره ، ممکنه یه روز بتونه دوباره بهش بپیونده . بعد از اینکه گون 12 سالش میشه ، خونه رو ترک میکنه و ماموریت شرکت در آزمون " هانتری " رو امتحان میکنه . آزمونی که بخاطر پیشرفت کندی که آزمون دهنده داره و درصد بالای مرگش برای هانتر رسمی شدن حسابی معروف شده . گون با کوراپیکا که به عشق انتقام زندست ، با لوریو که میخواد در آینده دکتر بشه و با کیلوآ که قبلا یه قاتل سرکش بوده دوست میشه . و همین جور که ماموریت های سخت تری رو ، به عنوان یه هانتر ، پشت سر میزارن و با خطرات و تهدیدهای بیشتری رو به رو میشن که باعث میشه رفاقتشون گسترده تر میشه.
مانجی یک شمشیرزن نامیراست که با زندگی ابدی نفرین شده و از مرگ هایی که توی این مدت زمان باعثشون شده خسته شده. اون به غیر از کشتن هیچ استعداد دیگه ای نداره برای همین یه نقشه میچینه که فراپذیریش رو برگردونه: باید ۱۰۰ انسان خبیث رو به ازای هر انسان خوبی که کشته، بکشه. جادوگری که این نفرین رو روی مانجی گذاشته با این نقشه موافقت میکنه و مانجی راهش رو برای کشتن هزار انسان خبیث شروع میکنه و...
یک زن به طرز مشکوکی در جنگل کشته شد. یک شمشیرساز به نام آمون یک پسرتازه متولد شده با یک سرنوشت تراژدیک رو کنارش پیدا کرد و ازش مراقبت کرد. حدود 10 سال بعد، این پسر که گای نام داره و فرزندخوانده آمون شده، دست راستش رو طی یک حادثه در شمشیرسازی از دست میده. آمون تصمیم میگیره که شمشیری به نام "شیریو" بگیره که قدرت های شیطای ای داره که نسل ها خاموش بوده و ازش برای درمان دست گای استفاده کنه. و این شروع همه چیزه... داستان این پسر، که با یک اسلحه شیطانی یکی شده و به یک سرنوشت ظالمانه، که باید با مبارزه های بی پایان روبه رو بشه، دچار شده میتونه به عنوان داستان "اسلحه ای زیبا و فردی زشت" یا "ستمگریه سلاح ها و زیبایی انسان ها" دیده بشه. و این یک دنیای کاملا جدید از کمیک می باشد.
در مکانی به نام Ikebukuro محله ای در توکیو که در آن دسته های نوجوانان خیابانی با هم مبارزه می کنند شکل می گیرد و شامل اراذل و اوباش خیابانی ، دانش آموزان دبیرستانی ، یک زن گوینده رادیو ، یک دکتر کالبد شکافی و یک جوان فروشنده اطلاعات می شود . اراذل و اوباش و گانگسترها از یک افسانه شهری به نام Dullahan واهمه دارند ، سواری بی سر سوار بر موتوری سیاه بدون نور و صدا . Ryuugamine Mikado یک پسر دبیرستانی معمولی است که به دنبال موجودات عجیب و غریب می گردد و وقتی به Ikebukuro می رسد دیوانه وار برای پیدا کردن سر گمشده Dullahan تلاش می کند .
داستان این انیمه درباره ی پسری به نام نوراست . که نیمی از اون انسان و نیمه دیگرش شیطان است .پدربزرگش رهبر یکی از بزرگترین خاندان های شیاطین است و حالا نورا که پدرش کشته شده باید جای پدربزرگش را بگیرد .مشکل اینجاست که …
داستان انيمه در مورد دختري دبيرستاني به نام هونوكا است. هونوكا سال دومي هست و دبيرستان خودش رو خيلي دوست داره. ولي يه مشكلي هست. دبيرستانشون به دليل اينكه دانش آموزان جديد كمي به اونجا ميان قراره بسته بشه!! خب كه چي؟ خب حالا هونوكا كه خيلي به اين مدرسه علاقه داره سعي ميكنه به همراه دوستان خودش راهي پيدا كنن تا دانش آموزان بيشتري به اين مدرسه علاقه مند بشن و بيان اونجا تا مدرسه هم بسته نشه. ميخواد چيكار كنه؟ ميخواد يه گروه School idol تشكيل بده و مطمئنه اينطوري ميتونه مدرسه رو جذاب تر كنه ....
داستان این سری از عناوین Fate/stay برگرفته شده از دومین جریان رمان تصویری معروف " Fate/Stay Night " ، در این قسمت شخصیت اصلی داستان Tohsaka Rin حضور داره و فاش شدن سرنوشتی که در انتظار Shirou هست و...