زمانی که یک کرمچاله (که از نظر تئوری میتوان از طریق آنها در زمان سفر کرد) کشف میشود، دانشمندان در صدد این بر میآیند که با سفر از طریق آن از محدودیتهای سفر انسان در فضا رهایی یابند. در میان مسافران، کوپر (مککانهی) مهندسی است که باید میان دو فرزندش و سفر برای نجات بشریت یکی را برگزیند…
در طی ماموریت سفر به مریخ . فضانورد مارک واتنی به طوفان شدیدی بر میخورد که با خوش شانسی میتواند جان سالم بدر ببرد اما حالا با اندکی وسایل برای زنده ماندن او تنها داخل سرزمین مریخ است و باید راهی برای مخابره با زمین پیدا کند تا زنده بماند...
"دکتر رایان استون" یک مهندس پزشکی نابغه در اولین ماموریت خود با شاتل فضایی به همراه فضانورد کهنه کار "مت کاوالسکی" در آخرین ماموریت پیش از بازنشستگی به فضا فرستاده می شوند.اما در یک گردش روتین فاجعه ای بزرگ رخ می دهد.شاتل بطور کامل متلاشی شده و آنها را در فضای بیکران و بدون جاذبه سرگردان می کند...
فيلم با لحظات فرود آپولو 11 بر ماه آغاز مي شد و روايت بر مبناي شخصيت جيم لاول، فضانورد معروف آمريكايي و فرمانده آپولو 13 شكل مي گیریرد. داستان ضمن روايت زندگي خانوادگي آنها از يك سو و مشكلات عظيمي كه در راه اين ماموريت پشت سر گذاشتند، از سوي ديگر ادامه مي يابد.
در سال ۱۹۵۰ در شهری که تمام اهالی آن در یک معدن زغال سنگ کار می کنند، پسری بنام «هومر هیکام» (جیک گیلنهال) تنها انتخابی که برای شغل آینده اش دارد این است که همانند پدرش در معدن کار کند. اما در اکتبر ۱۹۵۷ که اولین ماهواره به فضا پرتاب می شود، همه چیز برای هومر تغییر می کند...
در پی برخورد زیردریایی هسته ای مونتانا با یک شیء ناشناخته در قعر اقیانوس، گروهی از متخصصان از جمله «لینزی بریگمن» (مسترآنتونیو) و شوهرش، «باد» (هریس) که مدتی است رابطه شان به سردی گراییده، به تحقیق و کاوش درباره ی این پدیده می پردازند. «لینزی» فکر می کند یک نیروی هوشمند غیرزمینی در قعر دریا حضور دارد…
آدم های میمونی با لمس یک مکعب مستطیل شکل، یک پارچه سیاه رنگ ارتقای هوشی پیدا می کنند و چهار میلیون سال بعد، جسم مشابه ای در کره ی ماه یافت می شود که سیگنال هایی را در جهت سیاره ی مشتری منتشر می کند…
در یک شب آخر هفته چهار مرد در گاراج خانه خود دستگاهی برای "بررسی خطا" می سازند اما آنها می دانند چیزی بزرگتر در آن وجود دارد.این ایده و مکانیزم و عوارض جانبی بین آنها و اختراع جدیدشان قرار گرفته است...
داستان فیلم درباره زندگی و کار فیزیکدان معروف ، پروفسور “استیون هاوکینگ” است که با وجود آنکه در سن ۲۱ سالگی مبتلا به بیماری نورون حرکتی شده بود ، با پشتکار بسیار توانست که تبدیل به یکی از دانشمندان و نظریه پردازان بزرگ تاریخ شود…
این مستند به بررسی داستان انسانی قابل توجه استیون هاوکینگ می پردازد، در حالی که خانواده، دوستان و همکاران برای اولین بار صادقانه درباره زندگی او صحبت می کنند...
فیلم نگاهی به تکامل نظریه نسبت "آلبرت انیشتین" و رابطه او با دانشمند بریتانیایی "سر آرتور ادینگتون"،اولین فیزیکدانی که ایده های او را درک کرد می اندازد...
فیلم یک مرد جدی درباره یک خانواده یهودی ده شصت آمریکا است. لری پدر خانواده ای متوسط و پروفسوری در شاخه فیزیک است. خانواده لری یک خانواده معمولی نیست لری کوهی از مشکلات دارد از آن جمله پسرش معتاد است همسرش میخواهد جدا شود و با یک مرد دیگر ازدواج کند دخترش مدام از او پول می دزدد تا دماغش را عمل کند و برادرش آرتور هم پلیس و هم مافیا به دنبال آن هستند لری کم کم به این فکر می افتد که خدا چرا این بلاها را به او نازل میکند...
يک ستاره شناس به اسم دکتر «النور آروی» (جودی فاستر) يکسری امواج هوشمند را که از اعماق فضا منتشر شده اند کشف می کند. او و دانشمندان گروهش پيغامها را کشف رمز می کنند و سپس جزئيات نقشه ساخت يک دستگاه برای برقراری ارتباط با اين موجودات بيگانه فضايي را تهيه می کنند.