یک سازمان مخفی دولتی تصمیم می گیرد چند زندانی بسیار خطرناک را برای انجام ماموریتی فرا بخواند. این افراد در صورت انجام موفقیت آمیز ماموریت با پاداش خوبی مواجه خواهند شد اما…
اگر کسی صحنه هایی از فیلم های Batman v Superman 2016 یا Wonder Woman 2017 و حتی Justice League 2017 را دیده باشد و به آن ها علاقه داشته باشد مطمئنا به فیلم Suicide Squad 2016 نیز علاقه مند خواهد شد.
در فیلم به جای اینکه فقط در یک صحنه به شخصیت های اصلی پرداخته شود ما شاهد حضور آن ها در اکثر صحنه ها هستیم. ۲۰ دقیقه از فیلم بصورت آزاد به یک مامور دولتی می پردازد که در حال بازگو کردن مسائل محرمانه برای مقامات کشوری است و در آن به شخصیت هایی چون Deadshot، بهترین قاتل در دنیا، Harley Quinn معشوقه جوکر و Captain Boomerang و کاراکتر های دیگری که در فیلم هستند اشاره می کند.
کارگردان فیلم دیوید آیر سعی کرده تا با استفاده از شخصیت های محبوب DC و زوج Harley Quinn و Joker و آهنگ های راک و هیجان انگیز فیلم خود را پر شور و زنده جلو دهد، اما فقط دیده می شود که جوکر برای اثبات عشق خود به هارلی و نشان دادن شخصیت جوکری خود برای او یک رژ لب می فرستد. سکانس آغازی فیلم با جلسه نمایندگان شروع می شود و فیلم بعد از آن گاهی اوقات جالب، گاهی اوقات خسته کننده و گاهی نامنظم است و حتی ممکن بود که فیلم با یک فاجعه و شکست بزرگ مواجه شود.
نام مامور دولتی در فیلم آماندا والر است. او می خواهد با بدترین افرادی که در آمریکا وجود دارند تشکیل یک تیم بدهد و مانند سوپرمن از آمریکا در برابر خطرات محافظت کند. به نظر می رسید که آماندا انتخاب خوبی کرده باشد اما کنترل یک تیم از افراد شرور کار آسانی نبود و او کنترل تیم و عملیات را به یکی از بهترین سربازان ارتش یعنی ریک فلگ سپرد. آیا نقشه های وحشتناک در راه است؟ چون این کار به نحوه ی خود وحشتناک به نظر می رسید و ممکن بود که نتیجه ی کاملا عکس داشته باشد.
علاوه بر ویل اسمیت در نقش Deadshot که تنها امیدش در زندگی دخترش بود، مارگات رابی در نقش Harley Quinn قاتلی خطرناک، جی کورتنی در نقش Captain Boomerang یک دزد و جنایتکار که با استفاده از بومرنگ های تیز خود به قتل و دزدی می پردازد، تیم آن ها شامل جی هرناندز در نقش El Diablo گانگستری که از قدرت آتش زایی بهره مند است، کِیرن فوکوهارا در نقش Katana با شمشیری جادویی، کارا دلوین در نقش یک جادوگر باستانی و اَدواله آکینویه آگباجه در نقش KC بود و آماندا می خواست با این تیم خطرناک به دفاع از کشور بپردازد.
اما مسئله اینجاست که در بین این همه تیر اندازی در یک فیلم +۱۳ احتمال می رفت که یکی از کاراکتر ها کشته شود و شاهد صحنه های واقعی تری باشیم که این اتفاق نیفتاد و مسئله ی دیگر این است که دشمنانی که در فیلم وجود داشتند ظاهرا هیچ هدف مشخصی نداشتند. آن ها کاراکتر های زیادی را در فیلم نگه داشته اند، از جمله کاراکتر کاتانا که در اواسط فیلم ظاهر می شود و ممکن است هر کدام از اعضای تیم را به قتل برساند.
در روی کاغذ آیر با عواملی که در اختیار داشته است با ذوق کار کرده است. به عنوان کارگردان فیلم های Sabotage 2014 ، Fury 2014 و End of Watch 2012 او اطلاعات زیادی در مورد ترکیب کردن نقش کاراکترهای خلافکار با پلیس ها و ارتش دارد و در Suicide Squad توانست سلیقه و هنر خودش را نشان دهد. فقط برخی از کاراکتر ها فیلم شخصیت خاصی دارند مانند مارگات رابی در نقش هارلی کوین و اکثر آن ها هیچ شخصیت خاصی ندارند.
با وجود عنوان های زیبا و درخشان در ابتدا و انتهای فیلم، اما فیلم برداری که توسط رومن واسیانف انجام شده است، کاملا در محیطی تیره و تاریک بود. شخصیت های فیلم تصمیمات غیر منطقی می گیرند و در موقعیت های تصادفی قرار می گیرند. در فیلم تمام لوکیشن های فیلم برداری و خیابان ها قابل تعویض است، اما اتفاقی تا وقتی فیلم به نقطه ی اوج خود رسید رخ نداد و در آن موقع معلوم شد بعضی از صحنه ها بازسازی شده از روی فیلم Ghostbusters 2016 است و حتی شبیه به Batman v Superman 2016، اما این فیلم حداقل جلوه های بصری زیادی برای نمایش داشت. همچنین در فیلم Suicide Squad شاهد یک مسئله تکراری هستیم که اعضای گروه سعی دارند یک منبع نورانی انرژی که در آسمان است را نابود کنند و نبرد نهایی نیز در یک صحنه ای اتفاق می افتد که انگار مردم با عینک مه آلود و در بخار دارند صحنه را می بینند.
آیر در ساخت فیلم تصور زیاد خوبی از کاراکتر آماندا والرز نداشت. Suicide Squad با معرفی ویل اسمیت و مارگات رابی شروع شد که قسمتی از نقشه ی آماندا والرز بودند و بعد ویل در زندان نشان می دهد که در تیر اندازی به سمت مردم چقدر ماهر است و مطمئنا خنده دار است که ویل اسمیت در فیلم به عنوان یک خلافکار دیده شود.
شخصیت ها در فیلم رفت و برگشت هایی دارند و برخی از آن ها شخصیت فرعی هستند. مثلا معلوم نشد برای آیک بارینهولتز چه اتفاقی افتاد. یک کاراکتر در فیلم باید نجات داده شود، اگر دزدیده شود دوباره باید او را نجات دهند که در فیلم این گونه نبود. سه هلیکوپتر از هوا به سمت زمین تیر اندازی می کنند و شخصیت های اصلی فیلم همچنان بدون هیچ صدمه ای به راه خودشان ادامه می دهند. این فیلم کاملا یک ژانر تکراری به نظر می رسید و در آن دیوید آیر سعی کرده فقط با استفاده از پست مدرنیسم یک فیلم پرفروش بسازد.
به نظر می رسد که Suicide Squad اعتباری بیش از چیزی که سزاوارش بود به دست آورد.
تقریبا در هیچ صحنه ای از فیلم شخصیت ها سعی در شناخت یکدیگر و یا کار کردن با هم به عنوان تیم ندارند و یا حتی در مرکز شهر بطور واضحی آن ها مثل تیم با هم کار نمی کنند و نبرد های آن ها نیز حتی گاهی اوقات خنده دار است.
سیاری از مخاطبان منتظر دیدن جوکر جدید با یک کاراکتر جالب و خاص بودند اما به جای اینکه جوکر را در فیلم تبلیغ کنند به تبلیغ ویل اسمیت پرداختند و جوکر که نقش آن را جیرد لتو بازی می کرد را در نسخه اولیه فیلم که در سینما پخش شد، حذف کردند و آن را در نسخه ی بلوری که بعدا ارائه شد در یک نقش فرعی و بی معنی اضافه کردند، گانگستری با موهای سبز که سعی داشت نقشش را شبیه جوکر در فیلم بتمن بازی کند اما زیاد موفق نبود مانند بن افلک که سعی داشت نقش بتمن را به خوبی در فیلم بازی کند اما متاسفانه بازی او نیز در فیلم زیاد جالب نبود.
بعد از این همه فیلم که در تابستان به بازار آمد، آیا یک فیلم وجود دارد که یک نوآوری و جذابیت برای مخاطبان داشته باشد؟ آیا Suicide Squad موفق شد این وظیفه را به خوبی انجام دهد؟ اما این فیلم حتی نزدیک به این وظیفه نشد. از صحنه ی اول تا آخر فیلم چیزهای زیادی در فیلم از دست رفت. مثلا یکی در فیلم دزدی می کند و از داستان های تکراری دور از واقعیت و فاقد تاثیر گذاری در فیلم استفاده شده است و موزیک هایی در فیلم که آیر باید دوباره بعضی صحنه ها را دوباره بازسازی کند تا فیلم جذاب و مطابق با نظر مخاطبان شود. در این فیلم لوگوی زندان Belle Reve نشان داده می شود که مقر اصلی تیم است و شعار آن آیا مرگ حق ماست، می باشد.
آیا با وجود فیلم های شگفت انگیزی که از DC ارائه شده است این فیلم ماندگاری مثل فیلم های دیگر خواهد داشت یا خیر؟
نسبت به این همه سر و صدایی که کرد و این همه جذب بازیگر خوب به نظرم هم از نظر فیلمنامه و هم بازی بعضی از بازیگرها به شدت بد بود!
خصوصا انتخاب کارا به عنوان یکی از شخصیت های کلیدی یکی از بزرگترین اشتباهاتشون بود
به شدت بد و مصنوعی بازی می کرد میمیک صورتش افتضاح بود نمی دونستم بخندم یا گریه کنم گند زده بود به بازی بقیه و خود فیلم
فیلمنامه هم خیلی بی سروته به نظر می رسید و هی از این شاخه به اون شاخه می پریدن
بیشتر مثل یه معرفی شخصیت ها بود
استیو راجرز سعی دارد تا وارد نیروهای نظامی آمریکا شود اما تلاشش ناموفق است تا اینکه طی آزمایشی در راستای اهداف محرمانه دولت آمریکا به یک قهرمان تبدیل میشود و …
مخترع میلیاردر، «تونی استارک» که اکنون تمام دنیا از زندگی دوگانه او بعنوان «مرد آهنی» خبر دارند، از طرف دولت تحت فشار قرار می گیرد تا تکنلوژی ای که بدست آورده را به ارتش بدهد. استارک که نمی خواهد به این راحتی اختراعش را در اختیار دیگران بگذارد، تصمیم می گیرد به همراه دوستانش در مقابل دشمنانی قدرتمند بایستد.
بتمن که از عملکرد ابرقهرمان ، سوپرمن در هراس است، خود را تبدیل به ناجی جدید شهر گاتهام میکند. زمانی که بتمن و سوپرمن در جنگ با یکدیگر به سر میبرند، تهدیدی تازه نسل بشر را در خطر بزرگتری از آنچه با آن رو به رو بودند قرار میدهد…
«پيتر پارکر» (مگواير) هنوز براي روزنامه ي «ديلي باگل» کار مي کند و هنوز آماده است تا در هيئت «اسپايدر من» به کمک مردم بشتابد. تا اين که يک توده ي سياه رنگ ماوراي زميني خود را به بدن او مي چسباند و «پيتر» را متوجه نيمه ي تاريک وجودش مي کند. به اين ترتيب يک «اسپايدر من» خشن و بي رحم پا به عرصه مي گذارد...
کارمند سازمان ملل “گری لین” برای جلوگیری از گسترش بیماری که انسان ها را تبدیل به زامبی می کند دنیا را زیر پا می گذارد. زامبی هایی که ارتش ها و دولت ها را سرنگون کرده و خطر نابودی کل نژاد انسان, دنیا را تهدید می کند و …
«سام» یک دانش آموز دبیرستانی است که پدرش به مناسبت فارغ التحصیلی برای او یک اتومبیل کامروی دست دوم خریده است. سام از این موضوع بسیار خوشحال است اما در ادامه متوجه می شود اتومبیل او در واقع یک روبات تغییر شکل دهنده به نام «بامبلی» است که به یک گونه از روباتهای فرا زمینی به اسم «اتوبوت» تعلق دارد...
۲۲ سال پس از پایان ماجراهای «پارک ژوراسیک» (نسخه اصلی فیلم در سال ۱۹۹۳ به کارگردانی استیون اسپیلبرگ)، این محل به صورت یک پارک تفریحی توریستی درآمده و دایناسورهای واقعی قرون کهن (که توسط دانشمندان دوباره خلق شده و امکان حیات یافتهاند) در آن قرار دارند ...
در آینده ای دور، یک مامور کارآزموده به کره زمین که اکنون تنها ویرانه ای از آن باقی مانده، فرستاده شده است تا منابع باقی مانده آن را شناسایی کند. اما در این حین برای او در مورد ماموریتش سوالاتی پیش می آید و …