فیلم روزی که زمین از حرکت باز ایستاد، که بازسازی مجدد فیلمی با همین نام از سال ۱۹۵۱ است، زمانی اتفاق می افتد که دروغگویی و جنگ سراسر زمین را فرا گرفته است و یک موجود بیگانه بنام «کلاتو» (کینیو ریوز) به همراه رباتش گورت، از سیاره ای دیگر ماموریت می یابد تا به مردم زمین هشدار دهد که جنگهای زمینی نظم کهکشان را به هم ریخته است و اگر دست از این کار برندارند و بایکدیگر دوست نباشند سیاره زمین توسط دیگر سیاره ها نابود خواهد شد. کلاتو در زمین با پسر بچه ای به نام «باب» (جیدن اسمیت) دوست می شود که مادر او هلن (جنیفر کانلی) به کلاتو که تحت تعقیب است کمک می کند.
«بروک» (انیستن) و «گری» (وون) تصمیم می گیرند مثل دو دشمن در خانه جبهه بندی کنند و آن قدر بر مواضع خود پا بفشارند تا شاید یکی از آن دو به شکست اعتراف کند. اما «بروک» سرانجام پی می برد که در واقع برای تصاحب آپارتمان و متعلقاتش نیست که مبارزه می کند بلکه این همه به خاطر نجات رابطه اش با مردی است که زمانی او را عشق زندگی خود تصور می کرده است…
چهار مرد برای اینکه زندگی شان از حالت یکنواخت همیشگی خارج شود، یک گروه در محله شان تشکیل می دهند تا به نگهبانی از آنجا بپردازند. اما بصورت تصادفی متوجه می شوند که محله آنها همینطور تمام شهر پر شده از بیگانه های فضایی که ظاهری مشابه انسان های معمولی دارند و آن ها تصمیم می گیرند زمین را از حلمه آن ها نجات دهند…
یک نویسنده نیویورکی که در زمینه عشق و س*ک*س می نویسد در نهایت با "آقای بیگ" ازدواج می کند. اما وقتی یکی از دوستان صمیمی او "آقای بیگ" را فریب می دهد، همه چیز به هم می ریزد و...
«شرمن کلامپ» (مورفی)، استاد دانشگاه و محقق زیست شیمی، به طرز وحشتناکی چاق است. او پس از این که دل باخته ی یکی از هم کارانش به نام «کارلاپرتی» (پینکت اسمیت) می شود تصمیم می گیرد یک داروی لاغری جدید را روی خودش امتحان کند. اما بر اثر مصرف این دارو، «شرمن» تبدیل به مردی خودپسند و چشم چران می شود...
دو مهندس ژنتیک امیدوارند با ترکیب موفقیت آمیز DNA حیوانات مختلف و بوجود آوردن حیوانات پیوندی جهت مصارف پزشکی، به شهرت برسند. اما آنها بعد از مدتی مخفیانه تصمیم میگیرند اینبار DNA انسان را با حیوانات ترکیب کنند.