مردی از او کلاهبرداری شده و به مشروب خوری روی می آورد. وی پس از از دست دادن دخترش که در یک نزاع شیشه به سرش اصابت کرد، مجددا متولد شده و چند سال بعد برای انتخابات شهرداری نامزد شد...
گروهی از نژادپرستان پی میبرند که زمین یک سیاهپوست بر روی مخزنی بزرگ از نفت قرار دارد. آنها به او فشار میآورند که زمینش را به آنها بفروشد، اما او امتناع میکند. نژادپرستان خشمگین شده و جان او را تهدید میکنند.
ده سال پس از آخرین ملاقاتشان در جولیارد، پیانیست چیره دست، آلن اسپنسر، و لیانا باکمن جذاب، بهطور تصادفی یکدیگر را ملاقات میکنند و جرقههایی زده میشود. عشقی که زمانی انکار شده بود، تبدیل به عشقی برآوردهشده میشود، اما آنها بهزودی میفهمند که شور و اشتیاق هزینهای دارد. آنها که از دست همسر لیانا و گذشتهی آزاردهندهی آلن فرار میکنند، به یک خانه ساحلی زیبا پناه میبرند، جایی که عشقشان شکوفا میشود... اما.
پیکر ۱۵۰۰ ساله یکی از شوالیههای معبد در زیر متروی نیویورک کشف میشود. به زودی، یک خادم اهریمنی و یک شوالیه معبد مدرن به سوی اسرار آن کشیده میشوند. بدین ترتیب، نبردی برای سرنوشت کل جهان آغاز میگردد...
ادی یک سرباز کهنه کار و خسته از زندگی است . او به صحرا می رود و در آن جا سرگردان می شود در نزدیکی یک شهر با چند ارازل و اوباش روبه رو می شود و آن ها هم موتور او را می گیرند و هم او را به حد مرگ کتک می زنند. حالا او می خواهد انتقام خودش را از آن ها بگیرد...
یک نمایش سنتی خنیاگر با بازیگرانی تماماً سیاهپوست. این نمایش، آوازخوانی یک گروه کر و اجرای وودویل یک گروه کمدی دونفره را نشان میدهد. همچنین با استفاده از برخی کلیشههای نژادی، انتقادهایی را متوجه طبقه اجتماعی خاصی از جامعه آفریقایی-آمریکایی میکند.
“سباستین” قصد دارد تا قبل از پیدا کردن عشق واقعیش با هیچ دختری رابطه نداشته باشد. به همین منظور او با خواهر ناتنیش “کاترین” شرط بندی می کنند که اگر سباستین نتواند روی تصمیمش بماند باید جگوارش را به کاترین بدهد و اگر سباستین برد، کاترین را بدست می آورد …