«ویکتور ناورسکی» از یکی کشورهای اروپای شرقی تازه به نیویورک آمده است. دقیقا در همین زمان کشور او به سبب اختلالات و جنگ از بین می رود. از این رو ویکتور کسی است که هیچ کشوری ندارد، و از سوی امریکا قابل شناسایی نیست. به همین خاطر از ورود او به امریکا جلوگیری می شود، و از طرف دیگر امکان دیپورت شدن به کشور خودش هم نیست، و باید تا مشخص شدن شرایطش در فرودگاه باقی بماند...
رومانی، سال ۱۴۶۲٫ سلحشوری به نام «ولاد»، معروف به «دراکولا» (اولدمن) از نبرد با سپاهیان ترک باز می گردد و می فهمد که همسرش، «الیزابتا» (رایدر)، به تصور مرگ او خودکشی کرده است. «دراکولا» ایمانش را رها می کند و خون آشام می شود. لندن، ۱۸۹۷٫ «جاناتان هارکر» (ریوز) به ترانسیلوانی اعزام می شود تا معامله ی املاکی در انگلستان را با «کنت دراکولا» به پایان برساند…
یک دلقک ماهی به نام مارلین است که در مورد پسرش نیمو زیادی حساس است و او را در اقیانوس گم میکند و در پی آن با کمک ماهی به نام دوری به جستجوی نیمو میپردازد...
داستان فیلم از یکی از روزهای پایانی فیلم، روز 488 شروع می شود و یکباره همه چیز به روز اول بازمی گردد. داستان اصلی از تاریخ 8 ژانویه هنگامی که تام هانسن (جوزف گوردون لویت) با سامر فین (زو دشانل)، دستیار جدید رئیسش در دفتر دیدار میکند شروع میشود. تام به عنوان یک معمار آموزش دیده، اما به عنوان یک نویسنده در شرکت کارت پستال لس آنجلس کار میکند. پس از یک شب رقص و موسیقی که تام همراه با دوستش مکنزی و سامر سپری میکند، مکنزی در حالی که مست است اذعان می کند که تام به سامر علاقهمند است. سامر و تام شروع به آغاز دوستی میکنند، اما سامر به عشق حقیقی اعتقاد ندارد و به تام میگوید که هیچ وقت نمی خواهد دوست پسر داشته باشد…
دختری جوان، “سوفی”، بعد از مرگ پدر توسط جادوگری نفرین شده و تبدیل به یک پیرزن می شود. او هم از ترس اینکه در هیبت یک پیرزن دیده شود، از شهر خارج شده و به قلعه ای، “قلعه متحرک هاول”، می رسد. این قلعه متعلق به جادوگریست که دختر های جوان را می دزدد و قلبشان را به تسخیر خود در می آورد. “سوفی”، به عنوان خدمتکار وارد قلعه شده و درصدد از بین بردن نفرین بر می آید …
در روستایی درست وسط یک جنگل بزرگ زن جوانی به نام والری زندگی می کند که عاشق مرد فقیر چوب بری به نام پیتر است. اما...
Katniss Everdeen و Peeta Mellark بعد از پیروزی در 74 امین مسابقات بازی های گرسنگی هدف Capitol قرار می گیرند و همین موضوع باعث جرقه های شورش در مناطق Panem می شود…
یک مسابقه دهنده خیابانی که توسط یکی از همکاران ثروتمند خود به زندان انداخته شده است، از زندان آزاد شده و به دنبال انتقام است…
داستان «عطش مبارزه » در آینده رخ می دهد. در این زمان حکومتی ستمگر به نام کاپیتول، همه ساله از میان ۱۲ منطقه ای که بر آنها حکمرانی می کند، از هر منطقه پسر و دختری را بر می گزیند تا در یک رقابت خشن با رقبای شان از منطقه های دیگر مبارزه کنند، در حالی که کل مراحل مبارزه از تلوزیون برای مردم پخش شده و در نهایت کسی برنده می شود که تنها فرد زنده مانده در این رقابت باشد. «کتنیس اوردین» داوطلب میشود تا به جای خواهر کوچکترش که از منطقه آنها برگزیده شده، به مبارزه برود...
زن جوانی سفری را در سرتاسر آمریکا آغاز میکند تا پاسخ سوالاتش را در مورد عشق پیدا کند در حالیکه در این مسیر به آدمهای مختلفی برخورد میکند...