مردی که به تازگی از همسرش جدا شده، سعی می کند به تنهایی از پسرش مراقبت کند، در حالی که باید در دادگاه هم برای گرفتن سرپرستی او بجنگد...
در قرن پانزدهم ميلادي، شمايل نگاري به نام «آندري روبلف» (سولونيتسين) با دوستانش به شهر ولاديمير مي رود. او خيلي زود برگزيده مي شود تا با يک يوناني ديوارهاي کليساي جامع شهر را بيارايد...
مخترع دیوانه ای (پرایس) با عشق و علاقه، موجودی مصنوعی به نام «ادوارد» (دپ) می سازد. «ادوارد» تمامی استانداردهای جسمانی بشر را داراست و فقط دست هایش مشکل دارد. (مخترع، موقتا یک جفت قیچی در انتهای دست های او کار گذاشته است.) وقتی مخترع مهربان می میرد، «ادوارد» تنها می شود….….
در زمان جنگ جهانی اول ارتش فرانسه در یک حمله غیر ممکن سعی میکند تا کمی از خاک تصرف شده توسط دشمن را باز پس گیرد که با شکست مواجه میشود بنابراین ارتش برای جلوگیری از انتقادها سه سرباز را به علت عقب نشینی در هنگام حمله و سرپیچی از دستورات به پای میز محاکمه می کشاند...
راجر تورنهیل ( گرانت ) مدیر تبلیغاتى موفق اما خودخواه، روزى با مأمورى مخفى به نام » جرج کاپلان « اشتباه گرفته مىشود. اشتباهى که منجر به کشانده شدنش به دنیایى از مخاطرات و دسیسه ها مىشود…
مینییِن استوآرت، بهمراه کِوین و باب، توسط اسکارلت جنگجو که یک تبهکار حرفهای است آموزش میبینند تا پهلو به پهلوی سازنده اسکارلت، (هازبند هرب)، نقشه ای برای تصاحب کل جهان طراحی کنند...
«چارلى» ( چاپلین )، شیشه بر دوره گرد، با پسربچه اى ( کوگان ) که مادرش او را رها کرده زندگى میکند. پسر بچه، شیشه ى پنجره هاى خانه ها و مغازه هاى مردم را با پرتاب سنگ میشکند و براى ناپدرى خود کار جور میکند.
یک دختر ناشنوای پاکستانی در هند گم می شود و هیچ راه برگشتی پیش رویش نیست. یک مرد متعهد و بزرگوار به خود قول می دهد تا او را به سرزمین مادری اش نزد خانواده اش برگرداند...
«جوباک» (وويت) پسر جذاب ولي بي پول شهرستاني، به نيويورک مي آيد تا با تلکه ي زنان مسن پولدار کسب درآمد کند. او خيلي زود با «راتسو ريزو» (هافمن) آشنا مي شود؛ کلاهبرداري مسلول و معلول که پيشنهاد مي دهد مديريت برنامه هاي «جو» را به عهده بگيرد...
اوايل قرن ، ويلز جنوبى . « هيو مورگان » ( مك داول ) ، پسركى 12 ساله ، همراه با خانواده اش در دهكدهاى معدنى در دره اى سرسبز و زيبا زندگى مى كند. اما آرامش و خوشبختى خانواده آرام آرام با شدت گرفتن طمع و زورگويى هاى صاحبان معادن از بين مى رود...