پس از اینکه کتنیس اوردین به پرنده مقلد ملقب میشود، او به همراه اهالی منطقه ۱۳ برای سرکوبی پایتخت و برپایی انقلاب رهسپار میشوند …
داستان فیلم ادامهی شماره نخست این مجموعه I Spit on Your Grave 2010 می باشد. جنیفر بازگشته تا برای Crisis Hotline کار کند. جایی که یک قاتل سریالی از خط تلفن استفاده می کند تا رد متجاوزان را بگیرد. گذشته تاریک جنیفر باعث شده پای چند کارآگاه به این موضوع باز شود، اما آیا خود جنیفر آن قاتلی است که آنها دنبالش می گردند؟
سان هووا (لی سئونگ یئون ) جوانی درون گرا است که در خانه افرادی که در آنجا حضور ندارند به طور موقت زندگی میکند و چند روز یکبار مکان خود را عوض میکند. دو اتفاق مسیر زندگی او را عوض میکند. یکی رفتن به خانه ای که زن جوانی به همراه شوهر بداخلاقش زندگی میکند و سان هووا عاشق او میشود. و دیگری رفتن به خانه ای که پیرمردی که به دور از فرزندانش زندگی را بدرود گفته است که ایم قضیه باعث دستگیری او میشود …
در آینده ای دور، در حالی که تنها بیابانی خشک از زمین باقی مانده است، باقیمانده ی نسل انسان ها برای بدست آوردن واجبات زندگی حاضرند یکدیگر را بکشند. مکس، مردی کم حرف که زن و بچه اش را از دست داده است، به تنهایی سفر می کند و در جستجوی صلح می باشد...
این فیلم داستان نبرد “میونگ رانگ” است که در ۲۶ ام اکتبر سال ۱۵۹۷ اتفاق افتاد و دریاسالار “یی سون شین” با هدایت تنها ۱۲ کشتی در مقابل صدها کشتی نیروی دریایی ژاپن ایستادگی کرد .
این فیلم در مورد دو مامور مخفی سرویس ویژه هست که سابقا عاشق یکدیگر بوده اند و اکنون برای نابودی یک باند تبهکاری روسی تلاش می کنند، در حالی که از شغل اصلی یکدیگر خبر ندارند...
زمانی که یک کرمچاله (که از نظر تئوری میتوان از طریق آنها در زمان سفر کرد) کشف میشود، دانشمندان در صدد این بر میآیند که با سفر از طریق آن از محدودیتهای سفر انسان در فضا رهایی یابند. در میان مسافران، کوپر (مککانهی) مهندسی است که باید میان دو فرزندش و سفر برای نجات بشریت یکی را برگزیند…
دو آدم کش به نام هاي «وينسنت» (تراولتا) و «جولز» (جکسن) از طرف «مارسلوس والاس» (رامس) مأموريت مي يابند تا چمداني را که دزيده شده، از سارقان پس بگيرند و در جريان اين عمليات به طرز معجزه آسايي نجات پيدا مي کنند. «وينسنت» مأمور مي شود تا «ميا» (تورمن)، همسر «والاس» را به گردش ببرد، اما «ميا» بر اثر استفاده ي بيش از حد مواد مخدر، به حال اغما مي افتد و «وينسنت» با تلاش فراوان او را نجات مي دهد...
داستان فیلم در مورد چهار جوان است که به دنبال پس گرفتن فیلم پ*_ورنویی هستند که به اشتباه به یکی از دوست دخترهایشان پست کرده اند و ناچار به سفری ۱۸۰۰ مایلی می شوند…
لورانس تالبوت که پس از وقایع دوران کودکیش و مرگ مادرش، مدت زیادی از خانواده و سرزمین مادری خود دور بوده پس از دریافت خبر ناپدید شدن برادرش به خانه بازمی گردد تا در جستوجوی برادرش کمک کند. اما در همین حین متوجه می شود که دهکده در خطر است و هر شب هنگامیکه ماه کامل می شود موجودی درنده مردم را به قتل می رساند…