یک گروه از یتیمان پس از اینکه یک بیماری ویروسی جمعیت بزرگسال کشور را از بین میبرد، برای یافتن زندگی جدیدی به سمت جنوب سفر میکنند، اما در آنجا خود را در معرض خطر یک زن روانپریش میبینند که یک راز خطرناک را پنهان کرده است.
داستان درباره مکس است، جوانی که به تازگی در یک خانه سالمندان مشغول به کار شده و به تدریج متوجه رازهای تاریک و شیطانی ساکنین و پرستاران آنجا میشود.
گروهی از جوانان به طور ناخواسته موجودی شیطانی و نامرئی را احیا میکنند...
این فیلم دربارهٔ زنی است که به دلیل اختلال شنوایی، به وسیله صداهایی که به ناپدید شدن خواهرش و حضور یک روح شیطانی مربوط میشوند، تسخیر شده است. این وضعیت او را به سوی یک راز تاریک و کشف یک موجودیت مرموز هدایت میکند.
رانندهٔ نوجوان سابقِ خودروهای فراری، پس از ترک گذشتهٔ تاریک خود، ناچار میشود دوباره به آن بازگردد. این اتفاق زمانی میافتد که یکی از کارفرمایان قدیمیاش به او پیشنهادی میدهد که میتواند جان دوستپسر بیمسئولیت و غیرقابل اعتمادش را نجات دهد.
مردی در یک راهروی زیرزمینی گم میشود. او به دنبال "راهنما" در این گذرگاه پیش میرود، اما پیدرپی اتفاقات غریبی برایش رخ میدهد. آیا این مکان واقعی است یا صرفاً یک توهم است؟ آیا مرد میتواند از این راهرو فرار کند؟
یک سگ وفادار همراه با صاحبش، تاد، به خانهای روستایی نقل مکان میکند. او در آنجا متوجه نیروهای ماوراءطبیعهای میشود که در سایهها پنهان شدهاند. وقتی موجودات تاریک جان صاحبش را به خطر میاندازند، این سگ شجاع برای محافظت از او وارد نبرد میشود.
در یک شهر کوچک در داکوتای جنوبی، زمانی که یک پیراهن نادر از پیراهنهای روح لاکوتا وارد بازار سیاه میشود، سرنوشت افراد طرد شده و غریبههای محلی بهشدت و به شکلی خشونتبار به هم گره میخورد.
این داستان، مدیر مدرسه «استیو» را دنبال میکند که برای بقای کالج اصلاحی خود مبارزه میکند، در حالی که سلامت روان خود را نیز مدیریت میکند. همزمان، دانشآموز مشکلدار، «شای»، با تمایلات خشونتآمیز و آسیبپذیریاش دستوپنجه نرم میکند و بین گذشته و آیندهاش سردرگم است.
این فیلم اقتباسی از کتاب کمیک «رد سونیا» است که داستان یک جنگجوی کینهجو را روایت میکند. او با لقب «شیطاندختری با شمشیر» شناخته میشود.