جان پس از مرگ جانسوز همسرش، بیدرنگ رابطهای را با رد مرموز آغاز میکند. هر چه بیشتر به او نزدیک میشود، زندگیاش بیشتر تحت تاثیر یک سیگنال دیجیتالی شوم، یعنی لکنت، قرار میگیرد.
کارن کامپیوتر قصد دارد دنیا را تصرف کند و پلانکتون با کمک باب اسفنجی و دوستان دخترش جلوی او را میگیرد.
داستان، روایتگر تلاش گروهی از جنایتکاران و ساموراییها برای دفاع از یک قلعه در جریان جنگ بوشین است که به دلیل تضاد منافع میان سه نیروی متخاصم، در موقعیتی دشوار قرار گرفتهاند.
این اثر، روایتی نو از حماسه نیبلونگن است که شخصیت اصلی آن هاگن فون ترونجه، یک وایکینگ، است. او با خدایان کهن پیمان دوستی میبندد و در برابر حاکمی ستمگر قیام میکند.
الیوت و ریدلی، پدر و دختری هستند که در حال رانندگی، به طور تصادفی با یک تک شاخ برخورد میکنند. آنها تصمیم میگیرند تک شاخ را به یک استراحتگاه دور افتاده در دل طبیعت ببرند. این استراحتگاه متعلق به یک مدیر عامل ثروتمند شرکت داروسازی است.
یک آدمکش سابق که به ناحق به قتل خانوادهاش متهم شده، برای انتقام از گروهی نقابدار که شهرش را تصرف کردهاند، تلاش میکند.
دو برادر دوقلو به نام های بیل و هال، اسباب بازی میمون قدیمی پدرشان را در اتاق زیر شیروانی پیدا می کنند و به دنبال آن، مرگ های دلخراشی رخ می دهد. آن ها تصمیم می گیرند که اسباب بازی را دور انداخته و به زندگی خود ادامه دهند، اما با گذشت زمان، از یکدیگر دور می شوند.
وقتی یک تهدید باستانی، وایکینگها و اژدهایان را به طور یکسان در جزیره برک به خطر میاندازد، دوستی بین هیکاپ، یک وایکینگ مخترع، و بیدندان، یک اژدهای خشم شب، تبدیل به کلیدی برای هر دو گونه میشود تا آیندهای جدید را با هم رقم بزنند.
گروهی از دوستان در یک حلقهٔ زمانی گرفتار شدهاند. در این حلقه، دشمنانی مرموز آنها را به طرز وحشیانهای میکشند. آنها باید تا سپیدهدم زنده بمانند تا بتوانند از این حلقهٔ زمانی فرار کنند.
گرالت، شکارچی هیولا، برای بررسی حملات ساحلی، درگیر نزاعی باستانی بین انسان ها و مردم دریا می شود که جنگی میان پادشاهی ها را در پی خواهد داشت. او باید این راز را قبل از شروع جنگ حل کند.