داستان حول محاصرهی صدها هزار سرباز بریتانیا، بلژیک، فرانسه و کانادا توسط ارتش آلمان میباشد. این نیروها در ساحل به دام افتادهاند و در حالی که پشت به دریا کردهاند و نیروهای دشمن هر لحظه نزدیکتر میشوند، مرگ خود را حتمی میبینند...
ویروس "تی" که توسط شرکت آمبرلا ساخته شده بود اکنون به سراسر جهان شیوع کرده و موجب تبدیل شدن انسان ها به زامبی، موجودات شیطانی و هیولا شده است. "آلیس" کارمند اسبق این شرکت که هم اکنون یک جنگجوی سرکش است، به دوستانش ملحق شده تا وارد هسته مرکزی شرکت آمبرلا در زیر شهر راکون سیتی شوند و آن را برای همیشه از بین ببرند...
«سلن» (کیت بکینسیل) میجنگد تا به نبرد میان قبیله لایکن و جناح خون آشامی که به او خیانت کردند، پایان دهد...
"سوزان" یک گالریدار موفق است که به طور اتفاقی با رونوشتی از رمان منتشرنشده شوهر سابقش "تام" مواجه میشود که حاوی مطالب خشونت آمیز و یک انتقام نمادین است...
"موانا" از استعدادهای دریانوردی خود استفاده میکند تا به یک جزیرهی افسانه ای برود و قهرمان او، "مائویی" نیز در این ماجراجویی او را همراهی میکند...
«ناچو» (بلک) مرد جواني است که در صومعه اي در مکزيک بزرگ شده و حالا همان جا آشپزي مي کند. او نقابي به چهره مي زند و شنلي بر دوش مي اندازد تا در مسابقات کشتي کچ محلي شرکت کند و جايزه ي 200دلاري اش را ببرد و به کمک آن بتواند براي بچه ها غذاهايي بهتر و براي خودش اعتبار دست و پا کند...
داستان فیلم در سال 1926 با ورود “نیوت اسکمندر” به کنگره سحر و جادوی ایالات متحده برای نشستی مهم آغاز می شود. فرار موجودات جادویی خطرناک از یک کیف جادویی گسترش یافته که خانه و محل نگهداری آن ها به شمار می رفت. موضوع این نشست مهم، شالوده اصلی داستان را تشکیل می دهد. این اتفاق روابط میان جادوگران و انسانها را در موقعیت خطرناکی قرار می دهد...
در این فیلم" اینس" مشاور مالی یک شرکت آلمانی در بخارست است. او با وسواس و دقت کار می کند و مدام زیر فشار مدیران شرکت است. یک روز، پدر اینس، شخصیت اصلی فیلم به دیدار او می آید. او تصمیم می گیرد تا کارهای روزانه دخترش را دنبال کند تا به او کمک کند درک بهتری از معنای زندگی داشته باشد. برای عملی کردن این ایده، پدر تصمیم می گیرد به جلد شخصیتی به نام تونی اردمان فرو رود.
کریستین (بن افلک) یک نابغه ریاضی است که به عنوان یک حسابدار مشغول به کار است ولی این تمام ماجرا نیست زیرا او زندگی دومی هم دارد و آن قبول کارهای کثیفی است که شرکت های منعدد بر عهده او می گذارند، از فرار از مالیات گرفته تا پولشویی و اختلاس. او به تازگی پیشنهاد خوبی دریافت کرده تا بررسی کند که چرا بین حساب های مالی یک شرکت، اختلاف بسیاری وجود دارد. در ادامه هم چنین پای یک مامور به ماجرا باز می شود که کارش رسیدگی به جرایم اقتصادی است...
یک مدل 16 ساله دانمارکی در نمایشگاه مُد پاریس با یک عکاس رده بالا آشنا شده و علاقه شدیدی به او پیدا می کند...