در قرن هجدهم، "شرکت مسافرتی هنرهای منظره" متشکل از Tyrant، Lady Leonarde، Serafina، Isabella، Leandre، Zerbina، Matamore و Pulcinella هنگام سفر به پاریس در هوای بد گم می شود. آنها قلعه ای را می بینند و از خدمتکار پیترو می پرسند که آیا می توانند شب را بگذرانند. آنها به زودی متوجه می شوند که قلعه ویران شده متعلق به نجیب زاده ویران شده ژان لوک است
سلسله ای از قتلهای وحشتناک توسط فرقه ای شیطانی در فرانکفورت انجام می شود. یک معلم مدرسه مردی سالخورده را که جعبه ای حمل می کند زیر می گیرد. مرد سالخورده به سرعت وارد زندگی زن شده و مشخص می شود نقشه هایی برای او در سر دارد...
جنگو (آنتونی استفن) از "مُرداک" (ویلیام برگر) یک جایزه بگیر کهنه کار می خواهد تا "فارگو "(ریکاردو گارونه) مرد بانفوذی که در پوشش مزرعه داری، کارگران مکزیکی را به بردگی کشیده را به همراه افرادش رسوا کرده و از بین ببرند. در این راه دوست قدیمی جنگو به همراه مایا (نیکولتا ماکیا وللی) دختری که فارگو به زور قصد ازدواج با او را دارد به جنگو کمک می کنند و ...