صاحب یک مؤسسهی همسریابی که به تازگی رابطهاش را به دلیل خیانت شریکش خاتمه داده، دلباختهی یکی از مشتریانش میشود که او را با دختر رؤیاهایش همراه کردهاست.
مدیر یک مرکز خرید که موظف به لغو قرارداد اجاره فروشگاههای کمبازده در کریسمس است، عاشق برادرزادهٔ یکی از مالکان فروشگاهها میشود که به عمهاش کمک میکند در ایام تعطیلات کسبوکارش را حفظ کند.
"بروک" و "راجر"، دو طراح گرافیک در یک شرکت به پیشنهاد رئیسِ جدید شان با هم اشنا می شوند ولی ای آشناییت بدون عشق است، ولی طولی نمی کشد که آن ها با هم بیشتر آشنا می شوند و شور و عشق در ان ها پدیدار می شود ..
در یک جلسه کاری در طول تعطیلات آخر هفته، دوستان نزدیک لانی او را متقاعد میکنند که در برخورد با مردان، کنترل را به دست بگیرد. این نگرش جدید لانی، هر مردی که با او آشنا میشود را تحت تأثیر قرار میدهد، به ویژه پسر خوشتیپ رئیسش، دیوید...
یک نوجوان بسیار چاق و گوشه گیر آفریقایی-آمریکایی بنام پرشس (مونیک) که هم اکنون باردار شده است در یک مدرسه شبانه برای تحصیل قبول میشود. جایی که یکی از معلم هایش به او کمک میکند تا از این حالت گرفتگی و تنهایی خارج شده و مسیر جدیدی را در زندگی پیدا کند …
لوک از شروع مدرسه راهنمایی متنفر است و آرزو می کند که آخرین روز تابستان، جشنواره، مدام تکرار شود. حداقل 100 بار این کار را می کند تا زمانی که درسش را یاد بگیرد...
یک سیرک روسی به آمریکا می رود. یکی از اعضای آن می خواهد به آمریکا فرار کند اما جراتش را ندارد. او در یک فروشگاه بزرگ پناه می گیرد اما متوجه می شود کنار آمدن با فرهنگ آمریکایی بسیار سخت تر از چیزی است که تصور می کرده...
یک زن تاجر که به شدت مشغول کار است، پس از آنکه ناگهان آرزو میکند که ای کاش مسیر دیگری را در زندگی انتخاب کرده بود، معنی جملهی «مراقب آرزوهایت باش» را میفهمد.
این یک کمدی دلچسب ماهی بیرون از آب در مورد یک کشیش وابسته در یک کلیسای بزرگ در کالیفرنیا است که خود را کشیش یک کلیسای فقیر در بدترین محله آتلانتا می بیند.
داستان این سریال کمدی در مورد دو زن جوان است که شانسشون رو از دست دادن و در یک ناهار خوری به عنوان پیشخدمت مشغول به کار میباشند. این دو دختر رابطه ی دوستانه ای با هم برقرار میکنن و تصمیم میگیرن که پولهاشون رو جمع کنن و خودشون یک کافی شاپ کوچیک بزنن.واسه همین برای جمع کردن پول شروع به تلاش کردن و انجام کارهای مختلف میکنن و…
داستان زندگی یک پسر سیاه پوست ۱۳ ساله آمریکایی است که در محله بروکلین نیویورک زندگی میکند. داستان این سریال بر اساس زندگی واقعی "کریس راک" کمدین معروف آمریکایی نوشته شده است. "کریس" نوجوانی است با کلکسیونی از آرزوها و رویاها که بایستی از بردار کوچکتر خود مراقبت کند چرا که پدر و مادر او در بخش اورژانس کار میکنند.او می کوشد تا با وجود همه مشکلات دنیای خود را بسازد. در کنار او دوستان دیگری هم هستند که گاه در پیشبرد رویاهای دیوانه وار "کریس" به او کمک می کنند و گاه مزاحم پیشرفتش می شوند. داستان سریال خطی و ساده همراه با طنز ویژه سیاهان است. این سریال محصول سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ است و توانست با امتیاز ۸٫۱ به کار خود پایان دهد.