گروهی از افراد بسیار متفاوت که در سال 1975 در کمونی به نام "همراه" زندگی می کردند. اکنون سال 1999 است و این اجتماع به کوچکترین اجتماع جهان تبدیل شده است. این کمون تنها از دو نفر - گوران و کلارسه - تشکیل شده است...
دوستان بامسه در پی زنگوله تندر هستند که او را نیرومند می سازد. ریچارد، روباه مکار، نقشه کشیده تا با قهرمان نمایی جای بامسه را بگیرد و عشق میکلینا را تصاحب کند...
"ایزابت" همسر بددهن و الکلی خود "رولف" را ترک کرده،چمدانش را بسته،و به همراه فرزندان خود به خانه برادرش "گوران" می رود.او در شهرکی زندگی می کند که سن مردم آن بین 25 تا 35 سال است.اتفاقاتی که در این شهر به وقوع می پیوندد نه تنها بر روی اعضای خانواده بلکه بر روی دیگران نیز تاثیر می گذارد...