گروهی از افراد بسیار متفاوت که در سال 1975 در کمونی به نام "همراه" زندگی می کردند. اکنون سال 1999 است و این اجتماع به کوچکترین اجتماع جهان تبدیل شده است. این کمون تنها از دو نفر - گوران و کلارسه - تشکیل شده است...
ماجا، یک هنرپیشه دانمارکی، عاشق لیا، یک دانشگاهی یهودی از لندن میشود. لیا دچار تشنج مرموز می شود و ماجا با او به لندن باز می گردد. در آنجا، او با مادر لیا، چانا، زنی که می تواند اسرار تاریکی را در خود نگه دارد، ملاقات می کند...
جیمز باند وظیفه دارد یک دانشمند که به گروگان گرفته شده است را نجات دهد. او به دنبال گیر انداختن یکی از افراد شرور مرموز است که به تکنولوژی های جدید و خطرناکی مجهز می باشد.
یک کارآگاه ماجراجوی نروژی شروع به تحقیق برای پیدا کردن بزرگترین قاتل سریالی کشور میکند. اما اتفاقاتی عجیب باعث ایجاد خلل در روند پیگیری پرونده میشود و…
در سال 1720 پس از پایان جنگ ، یک ناخدای 29 ساله هیچ انگیزه ای برای ادامه دادن زندگی خود ندارد ، او از یکی از خدمه هایش پیشنهاد سفر به انگستان را در یافت می کند اما...
داستان این فیلم درباره دختری جوان به نام آنجلا ( با بازی اما واتسون ) است که توسط پدرش مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. قضیه وقتی دشوار تر می شود که پدر و دختر ، هر کدام داستانی متفاوت از این حادثه را به یاد دارند. نیز پدر هم اصلا این اتفاق را به خاط نمی آورد...
داستان در مورد یک آدم ربایی می باشد که طی آن سرمایه دار بسیار مهمی بنام "آلفرد فردی هینکن" ربوده می شود که آدم ربایان برای آزادی اش مبلغی را بعنوان باج ارائه می دهند که بزرگترین مبلغی است که تابحال برای آزادی یک نفر پرداخت شده...
داستان فیلم در دوران رکود اقتصادی آمریکا در دهه 1930 روی میدهد. جرج پمبرتن (بردلی کوپر) همراه سرنا (جنیفر لارنس)، همسر جوان خود که تازه با او ازدواج کرده به کارولینای شمالی میرود تا یک امپراتوری الوار راه بیندازد. حاکمیت موفق و بی رحمانه آنها در کوهستان زمانی پیچیده میشود که سرنا پی میبرد نمیتواند بچه دار شود...
داستان این فیلم درباره یک ملکه ی جوان است که با یک پادشاه دیوانه ازودواج کرده، او عاشق پزشکش میشود و آن دو با هم انقلابی که باعث تغییر کشور میشود را برپا می کنند...
همیلتون به عنوان مامور مخفی وارد گروهی از مافیای سوئد می شود که در کار قاچاق سلاح به تروریست ها هستند. اما ناگهان گروهی ناشناس به این گروه حمله می کند و همه به جز همیلتون کشته می شوند. اما آنها چه کسانی بودند و از کی دستور گرفتند. حالا همیلتون می خواهد این موضوع را بفهمد ….همیلتون به عنوان مامور مخفی وارد گروهی از مافیای سوئد می شود که در کار قاچاق سلاح به تروریست ها هستند. اما ناگهان گروهی ناشناس به این گروه حمله می کند و همه به جز همیلتون کشته می شوند. اما آنها چه کسانی بودند و از کی دستور گرفتند. حالا همیلتون می خواهد این موضوع را بفهمد ...
داستان فیلم، داستان فرد اول سازمان بریتانیا به نام «کنترل» ( جان هرت ) است که با یک اسم رمز به نام «سیرک» شناخته می شود. او یکی از جاسوسان ماهرش به نام «جیم پردیوکس» ( مارک استرانگ ) را برای ماموریتی می فرستد. جیم مامور است تا ژنرالی مجارستانی که به نظر عنصری تهدید کننده است را تفتیش کند. اما او توسط نیرو های شوروی دستگیر و زخمی می شود، از طرفی کنترل هم به همراه دستیارش «جورج اسمایلی» ( گری الدمن ) می خواهند اوضاع را مرتب کنند که در اقدامی تعجب برانگیز توسط سازمان های جهانی باز نشسته می شوند...
فیلم سرگذشت پسرجوانی به نام «آلبرت» را در زمان وقوع جنگ جهانی اول روایت می کند که اسب مورد علاقه اش را به ارتش کشورش، انگلستان فروخته و خودش هم برای رویارویی با دشمن به ارتش پیوسته است. با شدت گرفتن جنگ در اروپا آلبرت برای جنگ اعزام می شود…
یک آدمکش بازنشسته با پسر غریبهاش دوباره متحد میشود، اما گذشته خطرناکش دوباره سراغشان میآید و آنها را مجبور میکند که با هم فرار کنند و در عین حال توطئهای تاریک را کشف میکنند که رابطهشان را تهدید میکند.
در آینده ای نه چندان دور، دانمارک به دلیل افزایش سطح آب با تخلیه کامل مواجه خواهد شد. در حالی که ملت برای ترک خانه های خود آماده می شوند، دانش آموز دبیرستانی لورا باید بین والدین مطلقه اش و پسری که عاشقش شده یکی را انتخاب کند.
یک مجموعه آنتولوژی که در فصل اول آن به نابغه جهان، "انیشتین" پرداخته میشود و نشان میدهد که چگونه او که نه معلم بود و نه مدرک خاصی داشت، به دنبال کشف اسرار جهان هستی می رفت...
با اوج گیری جنگ سرد، قاچاقچی که تبدیل به جاسوس می شود، هری پالمر، خود را در مرکز یک ماموریت مخفی خطرناک می بیند، که در آن باید از پیوندهای خود برای یافتن یک دانشمند هسته ای گمشده بریتانیایی استفاده کند.
داستان در مورد مردی انگلیسی به نام "الکس گوودمن" می باشد که پدرش از مافیـای روسـی بوده است. او در زندگی همواره از سایه های تیره ی گذشته ی خود و خانواده اش در حال فرار است و سعی می کند با نامـزدش "ربکا" زندگی و کاری جدید را شروع کند. قـاتلی که با گذشته ی خانواده ی "الکس" سر و کار داشته، آن ها را پیدا می کند و "الکس" و خانواده اش را تهدید می کند. او مجبور می شود وارد دنیای زیر زمینی خلافکارها شود و از چیزهایی که دوستشان دارد محافظت کند...
بیورن در مورد کشته شدن دخترش تحقیق می کند. اطرافیان او معتقدند که او ممکن است خودکشی کرده باشد ، اما او این را نمی پذیرد. هر دو شرط و تعلیق بی وقفه با نزدیک شدن بیورن به حقیقت نزدیک می شوند.
داستان از جایی شروع میشود که کاراگاه خصوصی نائومی، استخدام شده تا به هر قیمتی الماس های مفقوده سرقتی را پیدا کند…… از سوی دیگر مامور پلیس خلیل نیز به دنبال الماس های سرقتی است. تحقیقات این دو را به آنسوی اروپا جایی که سایه ها اتفاقات را رقم می زنند می برد….