در شب هالووین، قاتل شناختهشدهای به نام بِنی موفق به فرار از آسایشگاه میشود. او با پوشیدن ماسک مترسک، شهر سیاتل در دهه ۱۹۸۰ را غرق در خون و وحشت میکند و در این میان، یک زن جوان را به عنوان هدف اصلی خود انتخاب کرده است.
یک دختر نوجوان که مصمم است بفهمد چه اتفاقی برای مادرش که گم شده است افتاده است، در شب هالووین با یک قاتل زنجیره ای دیوانه که به اشتباه از یک آسایشگاه روانی آزاد شده است، روبرو می شود...
پس از مرگ پدربزرگ محبوبش، نوجوانی داغدار به دنبال راههایی برای ارتباط با او میگردد. او در این راه چیزهای جدیدی در مورد خود و پدربزرگش کشف میکند که به او کمک میکند تا با مرگ او کنار بیاید...