داستان درباره جورج بل است که به عنوان یک دی جی رادیو، سریال ماجراجویی هفتگی خود را با نام "بزرگراه رازآلود" پخش میکند. در این سریال، گروهی از رانندگان کامیون ، به داستانهای او گوش میدهند و خود را در آن تصور میکنند...
هنگامی که یک زن جوان جذاب ساده لوح ملک پدربزرگ مرحومش را به ارث می برد، ساکنان شبح مانندی را کشف می کند که از اسرار صد ساله خانواده و مصنوعات قدرتمند محافظت می کنند. اکنون برای محافظت از آینده، او با ارواح گذشته متحد می شود تا با جنایتکاران جوینده گنج مبارزه کند و در عین حال قدرت خودِ زندگی را کشف کند...
داستان دربارهگروهی از دوستان جوان یک مجسمه باستانی را کشف می کنند که روح شر را درگیر می کند و آنها را برای جمع آوری خون انسان به بردگی می اندازد تا روح شر بتواند دوباره به زندگی بازگردد و بر جهان حاکم شود. این به یک کارآگاه ، یک کشیش و یک پسر پیتزا بستگی دارد که به ترکیبات گروه شوم گروهها نفوذ کند تا روح شر را از زمین دور کند تا قبل از اینکه دیر شود.
دو برادر خون آشام به نام های «استفان» و «دیمن»، که دارای زندگی جاودانه هستند، قرن هاست که میلشان برای نوشیدن خون انسان را مخفی کرده و میان مردم زندگی می کنند. آن ها قبل از اینکه اطرافیان متوجه عدم تغییر سن آن ها شوند، از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکنند. اکنون آن دو به شهر ویرجینیا بازگشته اند، همان جایی که به خون آشام تبدیل شدند. استفان پسر شریفی است و خون انسان را به خود ممنوع کرده تا مجبور نباشد کسی را بکشد، اما همواره سعی می کند مراقب اعمال برادر شرورش، دیمن باشد. بعد از آمدن به ویرجینیا، طولی نمی کشد که استفان عاشق یک دختر مدرسه ای بنام «الینا» میشود...
«سوپرگرل» داستان کارا دخترعموی سوپرمن است که در سیاره کریپتون به دنیا آمده و بعد از آمدن به زمین به خانواده فوسترن سپرده میشود. به کارا گفته شده که مراقب استفاده از قدرتهای خارق العاده خود باشد تا مورد توجه دیگران قرار نگیرد.