در اولین برنامه کمدی ویژه خود، کوین جیمز تورنتون مخاطب را به سفری برای رسیدن به سن بلوغ می برد و در مورد بزرگ شدن به عنوان یک ه.م.ج.ن.س.گ.ر.ا در یک جامعه کلیسایی سختگیر، تلاش برای محبوب شدن در مدرسه و داستان های مرتبط اما شرم آور که همه ما در تلاش برای جا افتادن در پوست خود به اشتراک می گذاریم، صحبت می کند. همه اینها با کمی چاشنی اتوتیون.
داستان فیلم در خصوص زوجی خلافکار است که در یکی از سرقتهای خود از یک خانه با یک زن اسیر شده در آنجا روبرو میشوند، که در ادامه متوجه میشوند صاحب خانه برای آنها نقشه کشیده است.
تورا برچ، بر اساس "تئوری خوک"، روابط خود را پس از شش ماه به پایان میرساند تا از دلشکستگی جلوگیری کند. اما ملاقات با کریس کلاین، مردی که خواهان اثبات خلاف این تئوری است، زندگی او را تغییر میدهد...
کارآگاه نیک برکات فکر می کرد که برای کار در دایره ی جناییِ پورتلند آمادست , تا اینکه شروع به دیدن چیزهایی کرد که توضیحی براشون نداشت . و بعد از ملاقات با آخرین بازمانده ی خانوادش , نیک به رازی که در پس این وقایع هست پی می بره . نیک مثل بقیه ی آدمها نیست , اون از نوادگانِ نسلی از شکارچی هاست که به اسم “گریم” شناخته می شن. کسانی که مسوول جلوگیری از تکثیر موجوداتِ ماورالطبیعه هستن. و این گونست که داستانِ نیک آغاز می شه , در حالی که در ابتدا نسبت به این جریان بی میله ولی در حالی که مشغول کار بر روی پرونده های جنایی به همراهِ همکارش هست به جریاناتی بر می خوره که باعث می شه با دنیای این موجوداتِ انسان نما ارتباط برقرار کنه...