کریسی کرینگل" دفترچه ای عجیب پیدا کرده است که تصور می کند متعلق به بابانوئل میباشد. او به وسیله قدرت آن دفترچه می تواند نیت شیطانی اطرافیانش را ببیند. ولی او متوجه می شود که قدرت او همیشه مفید نیست و ...
فيلم با لحظات فرود آپولو 11 بر ماه آغاز مي شد و روايت بر مبناي شخصيت جيم لاول، فضانورد معروف آمريكايي و فرمانده آپولو 13 شكل مي گیریرد. داستان ضمن روايت زندگي خانوادگي آنها از يك سو و مشكلات عظيمي كه در راه اين ماموريت پشت سر گذاشتند، از سوي ديگر ادامه مي يابد.
دو فرد که قدرت های ذهنی ماورا الطبیعی دارند برای پیدا کردن یک شهر گمشده ی اینکایی، واقع در کوه های اکوادور، استخدام شده اند. گفته می شود که این شهر گنج عظیمی را در خود مخفی کرده است...
دختری در قلمرو سرزمین اسباب بازی ها بهوش می آید ، او بهمراه دوستان و خونواده اش سعی دارند تا باشیطانی بنام بارنابی مبارزه کنند تا به دنیای خود باز گردند...
یک گردش در بیابان به یک بعد از ظهر مکاشفه تبدیل میشود، زیرا کمپینگهایی که در یک غار به دام افتادهاند، داستانهایی از عشق و شهوت را مبادله میکنند...
سریال داستان پسری است به اسم "ند". "ند" ۹ سالشه که متوجه میشود توانایی خارقالعادهای دارد: میتواند موجودات مرده را تنها با یک بار لمس کردن زنده کند . "ند" اما خبر از محدودیتهای این موهبت نداره. همان روز مادر "ند" میمیرد و ند هم زندهاش میکند. یکدقیقهی بعد پدر دختر همسایه میمیرد. شب موقعی که مادرش میبوسدش، مادرش هم میمیرد. محدودیتها اینهاست: ۱- اولین تماس زنده میکند و دومین تماس جان رو میگیرد، برای همیشه. ۲- اگه موجودی را که زنده کرده ظرف یک دقیقه دوباره برنگرداند یکی دیگر به جاش خواهد مرد. "ند" البته عاشق دختر همسایه هم بوده. ۱۸ سال بعد، "ند" شده یک pie-maker موفق و منزوی. تقریبا با هیچ کس رابطهای ندارد. یه کارآگاه خصوصی به اسم "امرسون کد " اتفاقی متوجه توانایی ند میشود و با هم شروع به کار میکنند، به این شکل که "امرسون" پروندههای قتل رو پیدا میکند، "ند" هم با زنده کردن مقتول و پرسیدن چندتا سوال به حل پرونده کمک میکند. یکی از پروندهها مربوط میشود به قتل دختری روی قایق تفریحی. دختری به اسم "چارلوت چاک چارلز" دختر همسایهی "ند"، عشق دوران کودکیش که پدرش را اتفاقی کشته بود...