یک کارآگاه و یک کلاهبردار با همکاری هم، برای نابودی یک باند بزرگ جنایی تلاش میکنند. این دو نفر در دنیای زیرزمینی با چالشهای زیادی روبرو شده و مجبور میشوند رازهای تاریکی را فاش کنند.
سانگ ریول یک کارآگاه مسئول جنایات خشونت آمیز است. او مردی راست قامت است اما با همسر همکارش رابطه دارد و به همین دلیل دختر خود را در یک تصادف رانندگی از دست می دهد. احساس گناه می کند اما نمی تواند توضیح دهد...
جونگ هو یک کارآگاه کثیف است که دچار مشکل اقتصادی شده. چند تن از دخترهایی که به او پول بدهکار هستند ناپدید شده اند و او باید قبل از لو رفتنش خود را از این مخمصه نجات دهد …
ده روز پس از ازدواجشان، ما کوانگ سوک شوهرش را در یک تصادف از دست داد. او به عنوان بزرگترین داماد، مسئولیت کارخانه آبجوسازی عقاب را بر عهده گرفت، یک کارخانه آبجوسازی افتخارآمیز با سنت دیرینه، و به ستون خانواده تبدیل شد. بدهی کارخانه آبجوسازی، چهار برادر شوهر که هنوز احساس ناخوشایندی دارد، و شایعه ای که او را زنی شرور خطاب می کند که شوهرش را بلعیده است، چیزی است که برای او باقی مانده است. او احساس میکند از برادر شوهرش که شخصیتهای متفاوتی دارند، دور است، اما آنها برای کوانگ سوک خانواده هستند. چون سو، دومی، با مخفی کردن سختی های خود زندگی می کند. هیونگ سو، نفر سوم، از دست رفتن شکوه صحنه زندگی می کند. بئوم سو، چهارم، سرد است و زندگی کمال را نشان می دهد. و کانگ سو، جوانترین، بی گناه و ساده لوح است. او تصمیم می گیرد با وجود واقعیت آشفته اش، کارخانه آبجوسازی را با ذهنیت تسلیم نشدن بازسازی کند. اما زمانی که هان دونگ سوک، یک رئیس هیاهو ظاهر می شود، نقشه های او تغییر می کند. در میان رازها، درگیری ها، خنده ها و گریه ها، آیا ما کوانگ سوک از خانواده خود محافظت می کند و کارخانه آبجوسازی را بازسازی می کند؟
کارآگاه ی دختر 15 ساله خود را در یک تصادف رانندگی از دست داد و همسرش کمی بعد جان باخت. او سپس به جستجوی حقیقت مربوط به مرگ دخترش میپردازد و میفهمد که این حقیقت به یک توطئه گره خورده است.
یک تریلر هیجان انگیز که نبرد بین کسی را که سعی می کند رازی را پنهان کند و کسی که می خواهد آن را فاش کند به تصویر می کشد، زیرا یکی از مادرانی که به شدت برای شادی در رسانه های اجتماعی رقابت می کردند به طور مرموزی می میرد.
داستان سریال در مورد عشق، احساسات و جدایی در روابط می باشد؛ ها یونگ اون (Song Hye Kyo) مدیر یک تیم طراح مد و لباس است و یون جه گوک (Jang Ki Yong) یک عکاس محبوب و پولدار است…
دا چول وقتی متوجه بیماری آلزایمر خود میشود از همسرش سو جین (کیم ها نول) جدا میشود و طلاق میگیرد. شش سال بعد آنها دوباره یکدیگر را ملاقات میکنند و متوجه حسی که هنوز بینشان است میشوند.
داستان عشقی بین جی سو هو (یون دو جون) سوپراستاری که دیجی میشه و سونگ گریم (کیم سوهیون) نویسنده برنامه رادیویی که برای التیام دلهای جریحه دار مردم به واسه نمایش رادیو سروکار داره. یون دو جون در نقش سوپراستاری که نمیتونه بخونه مگه اینکه واسش به صورت متن به نمایش دربیارنش، اون یه شخصیت بچگونه داره که برای نمایش رادیو زنده دیجی میشه، داستان با کیم سوهیون که نویسنده نمایشنامه رادیوییه شروع میشه که پنج ساله تجربه کاری داره.