هنگامی که یک دوست دوران کودکی از میامی پس از هشدار در مورد تجاوز به باندهای مواد مخدر کشته می شود ، باآبا به میامی نقل مکان می کند و با یک افسر محلی برای سرنگونی جنایتکاران همکاری می کند.
حسابداري به نام «جاناتان» (مکگره گور) با وکيلي، «وايات» (جکمن) آشنا مي شود که او را با يک کلوب دوست يابي سطح بالا ارتباط مي دهد. «جاناتان» نيز توجهش به يکي از زنان عضو کلوب، «اس» (ويليامز) جلب مي شود و پس از ناپديد شدن او تازه در مي يابد که «وايات» همان مردي که به نظر مي آمده نيست. «جاناتان» حالا پا به دنياي جنايت و حق السکوت مي گذارد...
این داستان، زندگی پرفراز و نشیب پدرو پابلو لئون جارامیللو، یک ارباب مواد مخدر افسانهای در کلمبیا را روایت میکند. مردی که با ترکیبی از نیاز، شانس و بلندپروازی توانست به ثروتمندترین و تحت تعقیبترین قاچاقچی مواد مخدر در این کشور تبدیل شود. با وجود ثروت هنگفتش، پدرو پابلو همیشه سعی کرده بود زندگی سادهای داشته باشد و هویت واقعی خود را از دوستان و خانوادهاش پنهان کند. این راز بزرگ، سالها او را از دست قانون دور نگه داشت، اما در عین حال، شبکهای پیچیده از خیانتها، عشقها و دشمنیها را به وجود آورد که به تدریج از کنترل او خارج شد. وقتی حقیقت آشکار میشود، دنیای پدرو پابلو شروع به فروپاشی میکند.