صاحب سختکوش يک شرکت کوچک به همراه دو تن از شرکايش برای انعقاد مهمترين قرارداد زندگیشان راهی اروپا میشوند. اما آنچه به صورت سفر کاری معمولی شروع شده بود، از هر نظر، قابل تصور و غيرقابل تصوری، از کنترل خارج میشود...
برای «هیدی» که یک دی جی است، هدیه ای فرستاده می شود. یک جعبه موسیقی از طرف اربابان. موسیقی این جعبه، گذشته خشونت بار شهر هیدی یعنی «سلم» را به یاد او می آورد. آیا هیدی دیوانه شده است یا اربابان شهر سلم بازگشته اند تا انتقام خود را بگیرند؟...
در قرن ۲۱ به سر می بریم، اما خدایان کوه المپ و دیوهای بسیار از صفحات کتاب اسطوره های یونان پا به دنیای ما می گذارند. پرسی جکسون دانش آموزی دبیرستانی است که با این خدایان اسطوره ایی مواجه می شود. آذرخش زئوس, خدای خدایان, دزدیده شده و پرسی مظنون اصلی است. از سوی دیگر مادر پرسی نیز ناپدید شده است. پرسی و دوستانش سفری ماجراجویانه را برای یافتن مادرش و پیدا کردن دزد اصلی آذرخش آغاز می کنند.آنها مادر پرسی را نجات می دهند و رازی قدرتمندتر از خدایان را فاش می سازند …
گروهی مسلح در یک سوپرمارکت به گروگانگیری و تیراندازی دست میزنند و معتقدند که موجودات فضایی به آنجا آمدهاند. پلیسها نیز برای کنترل اوضاع در محل حاضر میشوند.
گروهی از دانشجویان جاه طلب و باهوش رشته حقوق به همراه یکی از اساتید که وکیل مدافع پرونده های جنایی است درگیر یک ماجرای قتل میشوند که به طور کلی مسیر زندگی آنها را عوض میکند…
سریال در مورد یه دکتر یا پزشک خانواده که دفتر کارش توی یه محله پایین و فقیر هست. این دکتر که اسمش “بکر” هست، آدم بد اخلاق و بدعنق و بدقلق و کم صبریه و دائم به همه چی ایراد میگیره و غر میزنه. کلا هم ۲ تا دوست داره یکیشون که یه دختره که یه کافه قدیمی رو اداره میکنه و بکر صبحانه و ناهارش رو اونجا میخوره دوست دیگرش هم یه مرد نابینا هست که بغل همون کافه، دکه روزنامه فروشی داره هرروز صبح بکر به این کافه میره، قهوه میخوره و سیگارش رو میکشه بعد میره سرکار. سریال حوادث اطراف این فرد رو نشون میده و نظریات “بکر” و غر زدنهاش و برخوردش با موضوعات مختلف رو بیان میکنه ...