«برایان او کانر» (پاول واکر) و «دامنیک تورتو» (وین دیزل) دوباره در مقابل قانون قرار می گیرند. برایان و «میا تورتو» که دامنیک را از حبس فراری دادهاند، اکنون به هر راهی می زنند تا از پلیس بگریزند. اکنون آنها به «ریو د جانریو» بازگشتهاند تا آخرین مسابقه را برای آزادیشان انجام دهند. بعد از آماده کردن تیمی از رانندگان برتر، آنها در میابند تاجر فاسدی که درپی کشتن آنهاست، به دنبالشان است. از طرفی دیگر مامور فدرال سرسختی بنام «لوک هابز» (دووین جانسون) نیز در تعقیب آنهاست...
جوئل ، صاحب یک کارخانه, سعی می کند با بی شمار مشکلات شخصی و شغلی ، مانند همسر بالقوه بی وفا و کارمندانی که می خواهند از او سوء استفاده کنند ، مقابله کند.
ارل بروکس» (کاستنر)، مرد سال پورتلند، يک قاتل زنجيره اي است که هويت واقعي او بر همه مجهول مانده. او دو سال است که مرتکب قتل نشده، اما خود ديگر شيطاني او، «مارشال» (هرت)، تشنه ي جنايت است. تا اين که بار ديگر مرتکب قتل مي شود، اما اين بار ناشيانه...
شش محکوم فراری و گروگان ناامیدانه به سمت مرز مکزیک می دوند، جایی که به گنج گمشده ای از ثروت ناگفته برخورد می کنند و به جای آن مرگ حتمی را در صحرای آریزونا می یابند...
ویلیام لنسینگ، یک مامور سابق CSA، می فهمد که یک برنامه پرورشدهنده بهعنوان پیشرو توسط یک سندیکای قاچاق کودکان استفاده میشود. او تصمیم می گیرد تا مردی را که در پشت کل عملیات قرار دارد، ردیابی کند...
تحول عجيبي در نسل خون آشامان رخ داده است: ریپر خون آشامي که داراي داراي خاصيت خون آشامي سيري ناپذير است و بر خلاف خون آشامان با گلوله از بين نمي رود. طعمه هاي ریپر هم انسانها و هم خون آشامان هستند و قربانيهاي او خودشان بصورت ریپر در مي آيند. جمعيت آنها به سرعت افزایش مي يابد، اين امر موجوديت خون آشامان را تهديد مي کند زيرا بزودي انسان کافي براي تامين خون مورد نياز آنها وجود نخواهد داشت. بلید و يک دانشمند اسلحه سازي با نام اسکاد بطور عجيبي توسط شوراي خون آشامان فراخواني مي شوند...
یک پلیس مخفی در یک گروه زیرزمینی از مسابقه دهندگان خیابانی نفوذ می کند. اما وقتی که دوستان جدیدش در این گروه به مظنونین اصلی پرونده تبدیل میشوند، وفاداریاش به پلیس زیر سوال می رود.