داستان از این قرار است که دو روباه در حال آماده شدن برای تجربهٔ اولین بارِ پدر و مادر شدن هستند. این اتفاق در زمانی رخ میدهد که گرمایش جهانی، قواعد زندگی را برای همهٔ موجودات زنده دگرگون کرده است.
شش سال از زمانی که “مارتین وارد” و “دیوید بوچارد” در یک نمایش دیدنی در مرز کبک / انتاریو با هم بوده اند، گذشته است. این دو دوست صمیمی سال هاست همدیگر را ندیده اند و حتی نزدیک یک سال است که هیچ تماسی با هم نداشته اند. بعد از مدت ها آن ها دوباره با هم متحد می شوند تا شبکه ای از دزدی های خودروهای لوکس در ایتالیا را متوقف کنند. شبکه ای از دزدی که به نظر بیشتر از یک معامله ساده می آید و…
در شهر لندن و در یک رستوران روسی یک باند مافیای روسی فعالیت می کند. ریاست این گروه بر عهده «سیمون» و پسر کله شقش «کریل» است. راننده کریل، «نیکلای» خود را به همه افراد ثابت می کند و تنها شرطی که باید بپذیرد فراموشی خانواده است گرچه خود او هم از این بابت ناراحت نیست زیرا نسبت به پدر و مادرش هیچ احساسی ندارد. نیکلای مرموزی که حتی خود کریل هم او را درست نمی شناسد، به سادگی دشمنان خانواده جدیدش را از بین می برد و پله های ترقی را طی می کند، هرچند که هیچ کس هویت واقعی او را نمی داند…
یک دهه پس از مرگ یک ستارهی تلویزیونی ، یک بازیگر جوان مکاتباتی که با او داشته را ، به همراه تاثیراتی که بر روی زندگی هر دوی آنها گذاشته را ، آشکار میکند و…