تاد بومونت (تیموتی هاتون) در نوشتن رمان با نام واقعی و نام مستعار خود جورج استارک موفق بوده است که از آن برای انتشار رمان های هیجانی استفاده می کند. وقتی خبر می رسد که آنها یکی هستند، نویسنده مراسم تشییع جنازه ای برای استارک برگزار می کند. اما ...
داستان، درباره کشیشی در لوئیزیانا است که به آزار ج.ن.س.ی خادمان جوان متهم شده. این روایت، کشمکش خانواده یکی از قربانیان را نشان میدهد که بین وفاداری به پسرشان و کلیسا قرار گرفتهاند.
یک بازرس به دنبال علت فاجعه هواپیمایی می باشد ,در این حین پی به دخالت سازمانی از مسافران که از آینده زمین آمده اند, که به طور غیر قابل جبرانی آلوده شده , و به دنبال دوباره جوان ساختن نژاد بشری هستند که در زمان گذشته در حال مرگ می باشند . . .
یک نوازنده در حال دستوپنجه نرم کردن با مشکلات، تصمیم میگیرد به دنبال گیتارساز افسانهای، المور سیلک، برود. او امیدوار است با او معاملهای انجام دهد تا ثروتمند و مشهور شود.
ماجرا درباره ی خبرنگاری است که برای تهیه ی گزارشی ، به یک خانه ی متروکه که در آن اتفاقات ماورا الطبیعة رخ داده رفته است . اما این خانه ی متروکه تحت طلسم یک شیطان واقع شده است و…
"لو" یک گنگستر خرده پا است که به دختری جوان به نام "سالی" آشنا می شود.همسر "سالی" با مواد مخدری که از مافیا دزدیده است پیدایش می شود.او مواد را به "لو" می دهد تا آنها را به فروش برساند اما قبل از بدست آوردن پول آنها کشته می شود.مدتی بعد صاحب مواد مخدر پیدا شده و تهدید می کند اگر آنها بازگردانده نشوند "سالی" را خواهد کشت...
«روبرتا گلس» (آرکت)، زن بیست و هشت ساله ای است که با شوهر بی تفاوتش، «گری» (بلوم)، زندگی کسالت باری دارد. او از طریق آگهی های دوست یابی روزنامه ها، می کوشد راه خلاصی برای خود پیدا کند و جذب یک سری آگهی می شود که نویسنده شان در پی دختری به نام «سوزان» (مادونا) است...
لوک الیس، یک نابغه ۱۲ ساله، ربوده میشود و در «مؤسسه» به هوش میآید، مرکزی پر از کودکانی که همگی به همان روشی که او به آنجا رسیده است، به آنجا رسیدهاند و همگی دارای تواناییهای غیرمعمول هستند.
سریالی پیرامون کاراکتری به اسم Raymond Reddington که در سریال لقبش ”Red” هست خواهد بود . Red که یکی از مشهور ترین تبهکاران تحت تعقیب است ناگهان تصمیم میگیره خودش رو تسلیم پلیس کنه و کمک کنه هر کسی رو که باهاش تاحالا کار میکرده رو معرفی کنه ولی تنها شرطش اینه که با مامور FBI تازه وارد Liz Keen همکاری میکنه...
داستان دکتر ویلیام مسترز (با بازی مایکل شین) و ویرجینیا جانسون (با بازی لیزی کاپلن) را روایت میکند که دو پژوهشگر پیشگام در زمینه جنسیتشناسی انسان در دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس، میزوری بودند.
سریال در مورد یه دکتر یا پزشک خانواده که دفتر کارش توی یه محله پایین و فقیر هست. این دکتر که اسمش “بکر” هست، آدم بد اخلاق و بدعنق و بدقلق و کم صبریه و دائم به همه چی ایراد میگیره و غر میزنه. کلا هم ۲ تا دوست داره یکیشون که یه دختره که یه کافه قدیمی رو اداره میکنه و بکر صبحانه و ناهارش رو اونجا میخوره دوست دیگرش هم یه مرد نابینا هست که بغل همون کافه، دکه روزنامه فروشی داره هرروز صبح بکر به این کافه میره، قهوه میخوره و سیگارش رو میکشه بعد میره سرکار. سریال حوادث اطراف این فرد رو نشون میده و نظریات “بکر” و غر زدنهاش و برخوردش با موضوعات مختلف رو بیان میکنه ...