خواهر و برادری به نام ادیسون و لیزا، از یک کازینو سرقت می کنند، که این کارشان مشکلاتِ زیادی بوجود می آورد از آن طرف، فیلم قصه ی یک بوکسور سابق به اسم جی را روایت می کند که برای …
بامداد شروع حقوق مدنی، سه بانوی اهل می سی سی پی در شرف برداشتن قدمی اعجاب انگیز در زندگی شان هستند. یکی از این سه بانو SKeeter اسکیتر ۲۲ ساله است که به تازگی از دانشگاه به خانه برگشته و بزرگترین غصه ی مادرش هم اکنون ازدواج اوست. بانوی دیگر خانومی دورگه ی امریکایی_افریقای حکیمی به نام Aibileen است، او خدمتکاری است که به تازگی فرزندش را از دست داده. و بانوی سوم مینی Minny، بهترین دوست Aibileen است که به دنبال شغلی محترمانه است. با اینکه این خانم ها تفاوت های بسیاری دارند اما دست سرنوشت آنها را با هم همراه می کند تا نقشه ای محرمانه و حیاتی را پیش ببرند. پروژه ای که هر سه ی این بانوان را در معرض خطر جدی قرار می دهد …
"فلیکس باش" گوشه نشینی است که توجهی به افراد شهر و کسانی که می خواهند او را بشناسند ندارد.اما وقتی روزی یکی از دوستانش می میرد و مردم داستانهایی درباره او می گویند،او تصمیم می گیرد این حرفها را بین مردم پایان دهد.او "فرانک" را استخدام می کند تا تشییع جنازه ای برای او برپا کند و...
براد و کیت در یک روز رویایی در سانفرانسیسکو با هم ملاقات می کنند و این آشنایی موجب ازدواج این دو می شوند. آنها پس از ازدواج برای تعطیلات برنامه ریزی می کنند تا به یک سفر رویایی بروند. اما همه چیز پس از رسیدن به فرودگاه و کنسل شدن پروازها به هم می خورد و …
یک مرد جوان ناامید، در حال فرار از یک فروشنده خطرناک مواد مخدر، سال ها پس از یک تراژدی خانوادگی که آنها را از هم دور کرد، به نزد مادرش باز می گردد تا پنهان شود...
«رود کیمبل» یک مرد جوان بیکار است که در شهری کوچک به همراه مادرش و برادر کوچکترش و ناپدری بد اخلاقش زندگی می کند. او برای تامین هزینه جراحی قلب ناپدری اش تصمیم می گیرد یک رکورد جدید در پرش با موتورگازی از روی ۱۵ اتوبوس ثبت کند...
"گری" و "سم" برادر و خواهری جدانشدنی هستند که دیگران تصور می کنند آنها در حقیقت عاشق یکدیگر هستند.آنها با هم توافق کرده و تصمیم می گیرند از دنیای خود خارج شده و عشق حقیقی را پیدا کنند...
اواخر دهه ي ۱۹۸۰. «جوزي ايمز» (ترون) به شهر زادگاهش در در مينه سو تا باز مي گردد و کاري در معادن شهر گير مي آورد. اما پس از چندي متوجه تبعيض جنسي در کار مي شود و از صاحبان معدن شکايت مي کند. ماجراي «جوزي» يک شبه به موضوعي جنجالي و ملي تبديل مي شود.
شش ماه پس از برخورد با "سامارا" و نوار ویدئوی قاتلش،"ریچل کلر" و پسرش شهر را برای زندگی در منطقه ای روستایی جائی که تصور می کنند در امنیت هستند ترک می کنند.مدت کمی پس از رسیدنشان او درباره دانش آموزی که در شرایطی مشابه قربانیان "سامارا" به قتل رسیده است.یکبار دیگر به نظر می رسد جان پسر او در خطر است و...
نویسنده مشهور "اف اسکات فیتزجرالد" آخرین ماه های زندگی خود را با منشی جوان، معتمد و تحت الحمایه خود می گذراند. کسی که بعداً خاطراتی از دوران مشترک خود با او کتابی را به رشته تحریر دراورد...
«فرانک» پسر خانواده «فاولرز» است که به تازگی سال اول دانشگاهش را به پایان رسانده و همراه والدینش زندگی می کند. فرانک با «ناتالی» رابطه دارد، که مادری جوان است که هنوز کاملا از شوهر سابقش، «ریچارد» جدا نشده. وقتی که ریچارد از رابطه میان همسرش و فرانک مطلع می شود، اتفاقاتی غم انگیز به وقوع می پیوندند که خانواده فاولرز را هم درگیر می کنند...
«آلوین ری استریت» (فارنزوورت)، پیرمرد هفتاد و سه ساله ای اهل لورنز ایالت آیوا، وقتی می فهمد برادرش (استنتن) در بستر مرگ است، می خواهد برای آخرین بار او را ببیند. اما چشم هایش ضعیف تر از آن است که بتواند رانندگی کند. سرانجام «آلوین» با یک جور ماشین چمن زنی سفر خود را آغاز می کند.
«وید» (نولتی)، کلانتر یک شهر کوچک در ایالت نیوانگلند، به صورت نیمه وقت کار می کند و وقت آزادش را به نوش خواری و مصرف مواد می گذراند. همسر سابقش (بت هرت) او را تحقیر می کند و تنها محبوبه اش، «مارجی» (اسپیسک) او را همان طور که هست پذیرفته است. وقتی یک تاجر پولدار در اثر حادثه ای هنگام شکار می میرد، «وید» پرونده اش را با چنان وسواسی دنبال می کند که تمام اطرافیانش تعجب می کنند…
کسل راک یک سریال ترسناک و روانشناختی است که برگرفته از آثار استفن کینگ و به تهیهکنندگی جی. جی. آبرامز ساخته شده است و داستانش در شهر خیالی کسل راک میگذرد. این سریال قرار است گلچینی از موضوعات و شخصیتهای مختلف رمانهای کینگ باشد که در کسل راک زندگی میکنند. سریال به شکلی واحد به بررسی تمامی دنیاها و شخصیتها و داستانهایی که از ذهن خلاق استفن کینگ تراوش شده میپردازد.