یک ژنرال چهار ستارهی موفق و کاریزماتیک به نام "گلن مکماهون" (برد پیت) فرماندهی نیروهای ناتو در افغانستان را بر عهده میگیرد، اما تبدیل به طمعهی یک روزنامه نگار افشاگر میشود...
فیلم داستان یک فرد سرگردان با نام اریک (گای پیرس) را روایت می کند، او در استرالیایی که یک دهه پس از فروپاشی اقتصاد غرب، دچار خشکسالی و بی قانونی شده است همواره از شهری به شهری دیگر به دنبال نشانه هایی از زندگی سفر می کند...
در میانه های سالهای 1800 "اسکار" کشیشی جوان است که احساس کرده خدا به او از طریق نشانه ای گقته خانواده اش را ترک کند و به کلیسایی در انگلستان بپیوندد."لوسیندا" نوجوانی استرالیایی است که ثروت زیادی به ارث برده.او یک کارخانه شیشیه سازی می خرد و تصمیم می گیرد رویایش برای ساختن کلیسایی تماما از شیشه را به حقیقت برساند و...
آستا کادل وکیلی است که برای تعطیلات به استرالیا سفر می کند. او پس از خراب شدن موتور سیکلتش در یک شهر کوچک در غرب استرالیا توقف می کند و در حالی که آن را تعمیر می کند، با یک مکانیک به نام تیم کورتیس، آشنا می شود و ...
"جودی" و "پانچ" بازیگران عروسکی در یک شهر نزدیک دریا هستند که در کنار دختر نوزادشان، در تلاشند نمایش "ماریونت" خود را به تماشای عموم بگذارند. هنگامی که "پانچ" به طور اتفاقی کودک خود را در هنگام مصرف مشروبات الکلی به قتل می رساند، "جودی" را تا سر حد مرگ کتک می زند. "پانچ" به خیال اینکه "جودی" مرده او را رها می کند، اما "جودی" زنده می ماند و به دنبال انتقام است