در حاشیه جنگ جهانی دوم، زنی انگلیسی و از طبقه اشراف به دورافتاده ترین قاره سفر می کند و در آنجا با طبیعتی وحشی و انسانهایی خشن روبرو می شود. این زن در آنجا مزرعه بزرگی را به ارث برده است. او به نگه داری از مزرعه بی میل است اما با اصرار های مردی که در آنجاست تصمیم میگیرد که آنجا را بازسازی کند و در این راه تجربیات زیادی به دست می آورند تا اینکه نیروهای ژاپنی آن سرزمین را بمباران می کنند و ...
یک راننده کامیون استرالیایی رمانهای عاشقانه مینویسد. او نام بهترین دوست خود، روبی وای، که یک دختر اهل سمپاشی محصولات کشاورزی و نامزد کرده است، بدون اجازه او به عنوان نویسنده استفاده میکند. هنگامی که رمان او به موفقیت میرسد، مشکلاتی پیش میآید. آیا آنها همچنان دوستان باقی میمانند یا رابطهشان تغییر میکند؟...
اقتباسی از «عمو وانیا» چخوف که در روستاهای استرالیا در دهه 1920 اتفاق میافتد. جک دیکنز و خواهرزادهاش مزرعه خانوادگی را اداره میکنند تا از برادر شوهر الکساندر بهعنوان یک منتقد ادبی (ظاهراً درخشان) در لندن حمایت کنند...
آستا کادل وکیلی است که برای تعطیلات به استرالیا سفر می کند. او پس از خراب شدن موتور سیکلتش در یک شهر کوچک در غرب استرالیا توقف می کند و در حالی که آن را تعمیر می کند، با یک مکانیک به نام تیم کورتیس، آشنا می شود و ...
جیم کریگ به خانه اش در استرالیا باز میگردد. اما او متوجه میشود همه چیز دیگر مثل سابق نیست. مرد ثروتمندی به دنبال دوست دخترش است، پدرش هم نمیخواهد دیگر با او زندگی کند و...
یکی از بزرگان بازار با نماینده کوکاکولا در استرالیا دیدار می کند تا نفوذش در بازار را افزایش دهد.او متوجه می شود در منطقه ای که مالک آن پیرمردی است که برای خود نوشیدنیهای مخصوص دارد هیچ نفوذی ندارد به همین دلیل تصمیم به دیدار از منطقه می گیرد و...
استیو پس از کشف اینکه گروهی از سارقان اتومبیل ممکن است با مرگ نابهنگام پدرش ارتباط داشته باشند، جنایتکاران را تعقیب می کند و سعی می کند آنها را دستگیر کند و ...
یک زن در یکی از مزرعه های صحرای استرالیا به همسرش و بومیان استرالیایی می پیوندد. او تنها زن سفید پوست آن حوالی می باشد و به همین دلیل باید با جنسیت گرایی و تبعیض مبارزه کند. او به دنبال مقبولیت و دوستی محلی ها می باشد...
پاتریک فولی تمام عمر خود را در سفر بوده است. او از سرگردانی خسته شده است و می خواهد روز های پایانی عمرش را در دره ای دورافتاده در استرالیا، همان جایی که بزرگ شده است، سپری کند. او در این مسیر دشوار با شان ملاقات می کند. شان یک پسر شهری نا امید است که پدر و مادرش جانشان را در حادثه ای در این سرزمین ناخوشایند از دست داده اند. او از همراهی کردن این پسر به دنیای متمدن عاجز است، به همین دلیل پاتریک تصمیم می گیرد پسر را به همراه خود به دره برده و شیوه های بقا را به وی آموزش دهد...
سارا اشلی، یک اشراف زاده انگلیسی است که پس از مرگ شوهرش، یک مزرعه گاوداری بزرگ در استرالیا را به ارث میبرد. هنگامی که بارون های گاوداری استرالیا نقشه میکشند تا زمین او را بگیرند، او با یک گاوچران متحد میشود تا مزرعه خود را محافظت کند.