Pierre Brice

آپاناتچی، دختر شهرک‌نشین، معدن طلای مخفی پدرش را دریافت می‌کند، اما جستجوگران حریص همسایه برای به دست آوردن طلا به قتل و آدم‌ربایی متوسل می‌شوند و دختر و برادرش را مجبور می‌کنند تا از وینیتو حمایت کنند...

یک محموله طلای ارتش و اسکورت آن در اوزارک ها ناپدید می شوند و اتهامات دزدی و فرار را به دنبال دارد، اما مرزنشین قدیمی شاترهند و رئیس آپاچی وینتو به حل معمای طلای گم شده ارتش کمک می کنند...

یک گروه یاغی سعی می‌کنند با تحریک سفیدپوستان علیه سرخپوستان، زمین‌های آن‌ها را تصاحب کنند. اما وینتو، رئیس قبیله آپاچی، و دوستش اولد شاترهند، برای حفظ صلح و دوستی میان دو نژاد تلاش می‌کنند. اما...

تلاطم کنندگان تلاش می کنند تا ارتش قلعه خود را ترک کنند و هندی ها را معتاد کنند ، سپس آنها را متقاعد به حمله و بیرون راندن سربازان می کنند...

مرزبان اولد سورهند (استوارت گرنجر) به دنبال فرد مستأصلی می گردد که برادرش را کشته و باعث تشدید تنش بین شهرک نشینان و کومانچ ها شده است...

وینتو (پیر بریس) و دوستش (راد کامرون) از یک شهر در برابر قانون شکنان دفاع می کنند در حالی که خواهر وینتو عاشق یک مرد مسلح می شود...

فیلم درباره جنگ بین امپراتوری روم و پادشاهی داکی است که تنها رود دانوب آن‌ها را از هم جدا می‌کند. پادشاه داکی، دسبالوس، می‌داند که به زودی لشکرهای بزرگ روم از رود عبور می‌کنند و به داکی حمله می‌کنند. او تصمیم می‌گیرد با استفاده از توطئه و ترفند با روم مقابله کند ...

کلانتر یک شهر غربی برای بیرون راندن گروهی از قانون شکنان از یک سرگردان کمک می گیرد...

رئیس آپاچی وینتو و پیشاهنگ اولد سورهند برای کمک به قطار مهاجرانی که توسط دسیسه‌های یک کلاهبردار بی‌وجدان به نام شاهزاده نفتی تهدید می‌شوند، همکاری می‌کنند...

رئیس قبیله آپاچی و یک پیرمرد اهل کوهستان ، به دنبال یک گروه خلافکار می روند ، که برای یافتن گنج افسانه ای دریاچه نقره ، دست به هر کاری می زنند ...

فریستر قصد دارد تا جنگ میان قبایل بومی آمریکا و مردان سفید پوست به راه بیاندازد اما ...

زمانی که درگیری های خشن میان کارکنان خط راه آهن و یک قبیله بومی بالا می گیرد، تنها دو مرد هستند که می توانند از ایجاد یک جنگ تمام عیار جلوگیری کنند...