«سِر ادوارد ماترسن» (گرینجر)، بانکدار ثروتمند، «سرهنگ آلن فاکنرِ» با تجربه (برتن) را به همکاری میخواند تا «جولیوس لیمبانی» (نتشونا)، رئیسجمهور یک کشور آفریقائی را از اسارت دیکتاتوری به نام «ژنرال ندوفا» برهاند. «فاکنر» در این مأموریت، «شان فین» (مور)، «رافر جاندرز» (هریس)، همکاران قدیمیاش، «پیتر کوتزی» (کروگر)، اهل آفریقای جنوبی، وجوخهای از سربازان کار کشته مزدور را با خود همراه میکند. عملیات نجات با موفقیت انجام میشود،
رئیس آپاچی وینتو و پیشاهنگ اولد سورهند برای کمک به قطار مهاجرانی که توسط دسیسههای یک کلاهبردار بیوجدان به نام شاهزاده نفتی تهدید میشوند، همکاری میکنند...
نازی ها، یک ژنرال ایتالیایی که تصمیم به تغییر جبهه به سمت متفقین را داشته، دست گیر میکنند. متفقین، گروه کوچکی از سربازان را برای نجات ژنرال و نقشه هایش از زندان، میفرستد..
در جریان هجوم طلا در آلاسکا، جورج معدنیاب ، شریک زندگی سام را به سیاتل می فرستد تا نامزدش را بیاورد، اما وقتی معلوم شد که او با مرد دیگری ازدواج کرده است، سم با یک جانشین زیبا، مهماندار سالن رقص هن هاوس، برمی گردد...
جان توسط مادر در حال مرگش فرستاده می شود تا تحت سرپرستی یک جرمی فاکس خاص بماند. او متوجه می شود که مرد معشوق سابق مادرش و رهبر یک باند هولناک بوده است....
در کلمبیا، رین میچل، مهندس معدن، کاررو، معدن زمرد گمشده کنکیستادورها را کشف میکند، اما باید با باند اِل مورو، دزد معروف محلی، و عشق کاترین نولند، پرورشدهنده قهوه، دست و پنجه نرم کند.
در انگلستان قرن نوزدهم، "کاپیتان جرج برومل" یک شهروند شیک پوش است. او پس از توهین به تاج شاهزاده مجبور می شود ارتش را ترک کند. این اتفاق به او فرصت می دهد تا کمپینی علیه شاهزاده آغاز کند و...
در سرزمین امپراتور "تیبریوس"، "جان باپتیست" مردم را بر علیه "شاه هرود" و "ملکه هرودیاس" راهنمایی می کند. شاه مرگ او را می خواهد اما به دلیل یک پیشگویی از صدمه زدن به او هراس دارد و...
یک مرد انگلیسی که برای گذراندن تعطیلات در یک پادشاهی خیالی به نام «روریتانیا» به سر میبرد، به طور اتفاقی وارد یک ماجرای سیاسی میشود. او به دلیل شباهت بسیار زیاد به پسرعموی خود، پادشاهی که قرار است به زودی تاجگذاری کند، مجبور میشود نقش او را بازی کند. این اتفاق زمانی میافتد که پادشاه توسط دشمنانش مسموم و ربوده میشود.
یک ماجراجو به نام الان کواترمن سفری را به منطقه ای ناشناخته از افریقا رهبری میکند تا یک کاشف را که در حال جستجو برای معدن های افسانه ای پادشاه سولومون بوده و در حال حاضر گمشده است بیابد...
لرد روهان (جیمز میسون) که آرزوی وارثی دارد، با"کلاریسا مار" جوان زیبا (فیلیس کالورت) ازدواج می کند. اندکی بعد، کلاریسا دوست قدیمی مدرسه اش، هستر شاو (مارگارت لاکوود) را که اکنون در یک گروه بازیگری فقیر شده است، پیدا می کند و او را به خانه می آورد، غافل از اینکه هستر مدت هاست از او پرستاری می کند...
سریال ویرجینین (The Virginian) اولین وسترن ۹۰ دقیقهای بود که تو تلویزیون پرایمتایم پخش شد. داستانش دربارهی یه مرده که فقط به اسم «ویرجینین» شناخته میشه و سرپرست مزرعه شیلو (Shiloh Ranch) تو شهر مدیسین بو (Medicine Bow) تو وایومینگ قرن نوزدهم کار میکنه. این مزرعه به ترتیب مال قاضی گارت (Judge Garth)، برادرا گریگنر (Grainger brothers) و سرهنگ مکنزی (Col. MacKenzie) بوده. جیمز دروری (James Drury) نقش اصلی رو بازی میکنه و کسایی مثل داگ مککلور (Doug McClure)، لی جی. کاب (Lee J. Cobb)، جان مکاینتایر (John McIntire) و کلو گولاگر (Clu Gulager) کنارشن. تو این فضا، داستانهای مختلفی پیش میره که بیشتر روی شخصیتها و روابطشون تمرکز داره تا وسترنهای معمولی.