Hugo Fregonese

"جف داوسون" و شریکش "داچ پترسون" همه پس انداز خود را بر روی قرارداری برای کشف نفت سرمایه گذاری میکنند.اما وقتی راهزنان دکل چاه نفت را به دینامیت منفجر کرده و آنها را بی پول رها می کنند،رویای آنها نابود می شود.در این وضعیت آنها می پذیرند محموله نیتروگیلیسرین را در ازای هشتاد هزار دلار منتقل کنند اما...

یک دانشمند بیگانه و تیمش از سیاره در حال مرگ خود به زمین فرستاده می شوند تا با رها کردن هیولاهایی مانند خون آشام ها، گرگینه ها و مومیایی ها، جمعیت انسانی را نابود کنند تا زمین را به ارث ببرند...

تلاطم کنندگان تلاش می کنند تا ارتش قلعه خود را ترک کنند و هندی ها را معتاد کنند ، سپس آنها را متقاعد به حمله و بیرون راندن سربازان می کنند...

در اواخر قرن نوزدهم، یک افسر ارتش آرژانتین برای رام کردن دشت‌های باز این کشور، گروهی از زنان را برای سرگرم کردن سربازان خود به آنجا آورد. این زنان نقش مهمی در موفقیت افسر ارتش ایفا کردند...

دکتر مابوس شرور یک پرتو مرگ ایجاد می کند که با آن جهان را تهدید می کند...

کاشف ایتالیایی دختر رهبر مغول کوبلای خان را نجات می دهد، با یک گوشه نشین که باروت اختراع کرده و یک توپ می سازد، ملاقات می کند...

گانگستر وینسنت کانلی و سارق بانک پیتر منینگ دقایقی قبل از اعدام با صندلی برقی از ردیف مرگ فرار می کنند.

یک قمارباز از یک شهر غربی به بیرون رانده می شود، اما زمانی که شهر به طور ناگهانی توسط گروهی از آپاچی های غارتگر تهدید می شود، باز می گردد...

یک پزشک پس از سرقت پول و نامزد یک گانگستر، به یک روستای کوچک در مکزیک می رود ...