تام از والدین خود میخواهد که دزدی را کنار بگذارند، اما آنها به حرفهای او گوش نمیدهند. او معتقد است که فقط 20 هزار ولت برق میتواند توجه آنها را جلب کند.
فیلم "محاصره" از مجموعه یوهان فالک، اتفاقاتش داخل یک کلانتری تحت محاصره جریان داره. یه جاسوس لو میره و یه سری اتفاقات هیجان انگیز و غیرمنتظره پیش میاد. هم داخل کلانتری و هم بیرونش...
زوجی که در حال رانندگی به سمت نروژ بودند، به یک راهبندان میرسند. آنها مسیر خود را به سمت جنگلهای سوئد منحرف میکنند که این کار باعث در راه ماندنشان میشود. آنها بیخبرند که تحت نظارت دوربین قرار دارند و نقشهای اصلی یک فیلم اسناف (کشتار واقعی) زنده به آنها واگذار شده است.
یک جرمشناس به همراه شریک سابق خود که رئیس پلیس بوده است، ناپدید شدن دختری محلی را در شهر کوچکی در سوئد که خودِ او زمانی در آنجا در اسارت بوده، مورد بررسی قرار میدهند.
گروهی از سوئدی ها وارد یک کارخانه متروکه در اعماق بیابان می شوند تا بتوانند نقش زنده ای را اجرا کنند تا محدودیت های جسمی و روحی آنها را پشت سر بگذارند.
دو نیمه ی جسد، که یکی از آنها متعلق به یک سیاستمدار زنِ سوئدی است، روی پل "اُرساند"، که دانمارک و سوئد را به هم وصل میکند پیدا میشود. با پیدا شدن این دو جسد، دو بازرس یکی از دانمارک و یکی از سوئد با یکدیگر همکاری میکنند، "کوپنهاگن" دانمارک و اداره ی تجسس جرائم "مالمو" از سوئد دخیل هستند. این جسد از کمر به دو قسمت تقسیم شده، و دقیقاً روی مرز بین دو کشور روی این پل قرار گرفته است، بنابراین پلیس هر دو کشور درگیر این پرونده قتل هستند. بعد از تحقیقات و آزمایشات بیشتر، مشخص میشود که این یک جسد، متشکل از دو جسد جدا است و نیمی از آن مربوط به یک زن دانمارکی است. از سوئد "ساگا نورن" و از دانمارک "مارتین راد" روی این پرونده کار میکنند. این دو بازرس به دنبال پیدا کردن قاتل این قربانیان هستند...