یک کنفرانس تیمسازی برای کارمندان شهرداری به یک رویداد هولناک تبدیل میشود. اتهامات فساد باعث ایجاد تنش و اختلاف بین شرکتکنندگان میشود. در همین حال، یک قاتل مرموز شروع به کشتن شرکتکنندگان میکند...
پس از اینکه از شغل خود به عنوان خلبان اخراج می شود و همسرش ترکش می کند او تلاش می کند شغل جدیدی پیدا کند.او ظاهر خود را به شکل یک زن در می آورد و وارد شرکتی می شود که قصد دارد یک خلبان زن را استخدام کند....
در سال 1958، اولین افسر پلیس زن در سوئد فارغالتحصیل میشود. گروه کوچکی از پیشگامان در راه برابری جنسیتی گام بزرگی برمیدارند، اما همچنان با مشکلاتی روبرو هستند، به خصوص زمانی که دامنهایی که مجبور به پوشیدن آن هستند، محدودیتهای غیرقابل تصوری را ایجاد میکند.
دو نیمه ی جسد، که یکی از آنها متعلق به یک سیاستمدار زنِ سوئدی است، روی پل "اُرساند"، که دانمارک و سوئد را به هم وصل میکند پیدا میشود. با پیدا شدن این دو جسد، دو بازرس یکی از دانمارک و یکی از سوئد با یکدیگر همکاری میکنند، "کوپنهاگن" دانمارک و اداره ی تجسس جرائم "مالمو" از سوئد دخیل هستند. این جسد از کمر به دو قسمت تقسیم شده، و دقیقاً روی مرز بین دو کشور روی این پل قرار گرفته است، بنابراین پلیس هر دو کشور درگیر این پرونده قتل هستند. بعد از تحقیقات و آزمایشات بیشتر، مشخص میشود که این یک جسد، متشکل از دو جسد جدا است و نیمی از آن مربوط به یک زن دانمارکی است. از سوئد "ساگا نورن" و از دانمارک "مارتین راد" روی این پرونده کار میکنند. این دو بازرس به دنبال پیدا کردن قاتل این قربانیان هستند...